دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
تشخیص ژن " tim" ژیاردیای گوسفند با استفاده از پرایمرهای ژن " tim" ژیاردیا با منشأ انسانی
تشخیص ژن " tim" ژیاردیای گوسفند با استفاده از پرایمرهای ژن " tim" ژیاردیا با منشأ انسانی
21355
10.22059/ijvm.2010.21355
EN
میترا
زارع بورانی
فاطمه
میرهادی
مصطفی
زضائیان
نسرین
دشتی
Journal Article
1970
01
01
ژیاریازیس بیماری مهم انگلی انسان است.ژیاردیا تک یاخته تاژک دار دو هسته ای است.اسپس ژیاردیا دئودنالیس انگل طیف
گسترده ای از مهره داران از جمله انسان می باشد.تنوع ژنتیکی در ژیاردیا دئودنالیس توسط آنالیزهای سرولوژیک ،
بیوشیمیایی و مولکولی نشان داده شده است. در مطالعه حاضر ، احتمال تشابهات ژنتیکی بین ژیاردیای گوسفندی و انسانی و
احتمال زئونوز بودن مورد بررسی قرار گرفت.آزمایش مستقیم و تکنیک تغلیظ به روش فرمل- اتر بر روی محتویات بافتی و
روده ای گوسفند انجام شد. روش گرادیان سوکروز برای جمع آوری و تخلیص کیست ها استفاده گردیدواستخراج DNA با
روش فرمل-اتر انجام گرفت.مقادیر بسیار کمی ازDNA پس از چندین بار ذوب و انجماد و تعلیق بدست آمد.سپس واکنش
زنجیره ای پلیمراز(PCR) برای تکثیر DNA با پرایمرهایی که برای ژیاردیا با منشأ انسانی طراحی شده بود، انجام شد
.ژن ?تریوز فسفات ایزومراز?(tim یا tpi ) بعنوان مارکر مولکولی انتخاب و دو پرایمر(290PM و 924PM) مورد
استفاده قرار گرفتند. در این بررسی 308 نمونه مدفوع گوسفند بررسی شد.تعداد 21 نمونه از نظر ژیاردیا مثبت گردیدند.3
ایزوله گوسفند با پرایمر290PM تکثیر و با آمپلیکون bp290 که مشابه با نوع انسانی است مشخص گردید ند.تشابه ژنی
ژیاردیای گوسفند با نوع انسانی، احتمال انتقال این تک یاخته بین انسان و گوسفند را نشان می دهد.
ژیاریازیس بیماری مهم انگلی انسان است.ژیاردیا تک یاخته تاژک دار دو هسته ای است.اسپس ژیاردیا دئودنالیس انگل طیف
گسترده ای از مهره داران از جمله انسان می باشد.تنوع ژنتیکی در ژیاردیا دئودنالیس توسط آنالیزهای سرولوژیک ،
بیوشیمیایی و مولکولی نشان داده شده است. در مطالعه حاضر ، احتمال تشابهات ژنتیکی بین ژیاردیای گوسفندی و انسانی و
احتمال زئونوز بودن مورد بررسی قرار گرفت.آزمایش مستقیم و تکنیک تغلیظ به روش فرمل- اتر بر روی محتویات بافتی و
روده ای گوسفند انجام شد. روش گرادیان سوکروز برای جمع آوری و تخلیص کیست ها استفاده گردیدواستخراج DNA با
روش فرمل-اتر انجام گرفت.مقادیر بسیار کمی ازDNA پس از چندین بار ذوب و انجماد و تعلیق بدست آمد.سپس واکنش
زنجیره ای پلیمراز(PCR) برای تکثیر DNA با پرایمرهایی که برای ژیاردیا با منشأ انسانی طراحی شده بود، انجام شد
.ژن ?تریوز فسفات ایزومراز?(tim یا tpi ) بعنوان مارکر مولکولی انتخاب و دو پرایمر(290PM و 924PM) مورد
استفاده قرار گرفتند. در این بررسی 308 نمونه مدفوع گوسفند بررسی شد.تعداد 21 نمونه از نظر ژیاردیا مثبت گردیدند.3
ایزوله گوسفند با پرایمر290PM تکثیر و با آمپلیکون bp290 که مشابه با نوع انسانی است مشخص گردید ند.تشابه ژنی
ژیاردیای گوسفند با نوع انسانی، احتمال انتقال این تک یاخته بین انسان و گوسفند را نشان می دهد.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21355_eb9873d9e357bb1a8f8f3ba071328fd7.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
مطالعه پروتئینهای شیر در گاوهای سالم و ورم پستانی به روش SDS-PAGE
مطالعه پروتئینهای شیر در گاوهای سالم و ورم پستانی به روش SDS-PAGE
21356
10.22059/ijvm.2010.21356
EN
Malihe
Pourkabire
فاطمه
قریب
Journal Article
1970
01
01
ورم پستان یکی از بیماریهای مهم در گاوان شیری در دنیا است مطالعه باندهای پروتئینی در الکتروفورز SDS-PAGE)) میتواند از نظر تشخیص بیماری و پاتولوژی مفید باشد، لذا ما بر آن شدیم که از این روش به مطالعه ورم پستان بپردازیم. در ادم پستانی علاوه بر تغییرات پاتولوژیک بافت پستانی، پارامترهای فیزیکی و شیمیائی نیز دستخوش تغییرات میشود. جهت مقایسه بین الگوی الکتروفورزی شیر سالم با شیر ورم پستانی، تعداد 30 نمونه شیر از گاوان هلشتاینی که آزمایش CMT آنها مثبت بود برای کشت به آزمایشگاه میکروبیولوژی ارسال شدند و سویه آلودهکننده آن مشخص گردید. این نمونهها همراه با نمونه شیر سالم
( CMTو کشت منفی) تحت آزمایش SDS-PAGE قرار گرفتند. باندهای پروتئینی شیر حاصل از گاوان سالم در دامنه وزن ملکولی تقریبی 753-168000 دالتون و در گاوان ورم پستانی در دامنه وزن ملکولی 753-208 کیلو دالتون ظاهر شدند. بررسی صورت گرفته بر روی تعداد باندهای ظاهر شده در محدوده وزن ملکولی بالا یعنی بین 208- 176 کیلو دالتون، نمونه شیرهای آلوده بین حد اقل 2 باند و حد اکثر 5 باند را ایجاد کردند در حالی که نمونه شیرهای سالم در این دامنه وزن ملکولی باندی را ایجاد نکردند. براساس تفاوت بدست آمده بین الگوی الکتروفورتیک شیر گاوان سالم و ورم پستانی SDS-PAGE میتواند به عنوان تکنیکی مناسب جهت شناسائی شیرهای سالم از شیرهای ورم پستانی برای شناسایی برخی از سویههای باکتریایی باشد.
ورم پستان یکی از بیماریهای مهم در گاوان شیری در دنیا است مطالعه باندهای پروتئینی در الکتروفورز SDS-PAGE)) میتواند از نظر تشخیص بیماری و پاتولوژی مفید باشد، لذا ما بر آن شدیم که از این روش به مطالعه ورم پستان بپردازیم. در ادم پستانی علاوه بر تغییرات پاتولوژیک بافت پستانی، پارامترهای فیزیکی و شیمیائی نیز دستخوش تغییرات میشود. جهت مقایسه بین الگوی الکتروفورزی شیر سالم با شیر ورم پستانی، تعداد 30 نمونه شیر از گاوان هلشتاینی که آزمایش CMT آنها مثبت بود برای کشت به آزمایشگاه میکروبیولوژی ارسال شدند و سویه آلودهکننده آن مشخص گردید. این نمونهها همراه با نمونه شیر سالم
( CMTو کشت منفی) تحت آزمایش SDS-PAGE قرار گرفتند. باندهای پروتئینی شیر حاصل از گاوان سالم در دامنه وزن ملکولی تقریبی 753-168000 دالتون و در گاوان ورم پستانی در دامنه وزن ملکولی 753-208 کیلو دالتون ظاهر شدند. بررسی صورت گرفته بر روی تعداد باندهای ظاهر شده در محدوده وزن ملکولی بالا یعنی بین 208- 176 کیلو دالتون، نمونه شیرهای آلوده بین حد اقل 2 باند و حد اکثر 5 باند را ایجاد کردند در حالی که نمونه شیرهای سالم در این دامنه وزن ملکولی باندی را ایجاد نکردند. براساس تفاوت بدست آمده بین الگوی الکتروفورتیک شیر گاوان سالم و ورم پستانی SDS-PAGE میتواند به عنوان تکنیکی مناسب جهت شناسائی شیرهای سالم از شیرهای ورم پستانی برای شناسایی برخی از سویههای باکتریایی باشد.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21356_875c6d1a674c302059bc2f6fcc7dc3d5.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
اثرات عصاره های برگ انجیر معمولی روی مقادیر کلسترول سرم و کبد در موش صحرایی
اثرات عصاره های برگ انجیر معمولی روی مقادیر کلسترول سرم و کبد در موش صحرایی
21357
10.22059/ijvm.2010.21357
EN
Ali
Rasooli
0000-0001-6591-2404
احمد
فاطمی اردستانی
فرزاد
اسدی
محمد
صالحی
Journal Article
1970
01
01
در این مطالعه اثرات عصاره های برگ انجیر معمولی روی مقادیر کلسترول تام سرم و کبد موشهای صحرایی که بصورت تجربی دچار هیپرلیپیدمی تغذیه ای شده بودند مورد بررسی قرار گرفت. سه عصاره برگ شامل عصاره هیدرومتانولی (تام) با غلظتهای 5/2، 5 و 10 میلی گرم بازای کیلوگرم و دو عصاره آبی آن بنام عصاره الف و عصاره ب با غلظتهای 10، 50 و 250 میلی گرم بازای کیلوگرم وزن حیوان بصورت تزریق داخل صفاقی و روزانه بمدت هشت روز در 9 گروه پنج تایی حیوانات هیپرلیپیدمیک بکار رفت. در گروههای کنترل منفی و مثبت، حیوانات به ترتیب جیره های نرمال و هیپرلیپیدمیک را همراه با تزریق روزانه سرم فیزیولوژی دریافت کردند. اثرات پایین آورنده چربی عصاره تام، روی کلسترول کبد بارزتر از اثرات آن روی سرم بود. عصاره الف عیار کلسترول را بطور معنی دار و وابسته به دوز در سرم و کبد کاهش داد. عصاره ب تاحدی اثر کاهشی روی کلسترول سرم و کبد داشت اما نتایج آن متناقض بود. آزمونهای غربالگری فیتوشیمیایی نشان داد که عصاره تام دارای مقادیر متوسطی فلاونوئید و مقادیر زیادی تانن بود که بنظر می رسد اثرات کاهنده کلسترول در این مطالعه را می توان به این مواد نسبت داد. بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که عصاره های برگ انجیر معمولی می توانند مقادیر کلسترول را در سرم و کبد موش صحرایی هیپرلیپیدمیک کاهش دهند.
در این مطالعه اثرات عصاره های برگ انجیر معمولی روی مقادیر کلسترول تام سرم و کبد موشهای صحرایی که بصورت تجربی دچار هیپرلیپیدمی تغذیه ای شده بودند مورد بررسی قرار گرفت. سه عصاره برگ شامل عصاره هیدرومتانولی (تام) با غلظتهای 5/2، 5 و 10 میلی گرم بازای کیلوگرم و دو عصاره آبی آن بنام عصاره الف و عصاره ب با غلظتهای 10، 50 و 250 میلی گرم بازای کیلوگرم وزن حیوان بصورت تزریق داخل صفاقی و روزانه بمدت هشت روز در 9 گروه پنج تایی حیوانات هیپرلیپیدمیک بکار رفت. در گروههای کنترل منفی و مثبت، حیوانات به ترتیب جیره های نرمال و هیپرلیپیدمیک را همراه با تزریق روزانه سرم فیزیولوژی دریافت کردند. اثرات پایین آورنده چربی عصاره تام، روی کلسترول کبد بارزتر از اثرات آن روی سرم بود. عصاره الف عیار کلسترول را بطور معنی دار و وابسته به دوز در سرم و کبد کاهش داد. عصاره ب تاحدی اثر کاهشی روی کلسترول سرم و کبد داشت اما نتایج آن متناقض بود. آزمونهای غربالگری فیتوشیمیایی نشان داد که عصاره تام دارای مقادیر متوسطی فلاونوئید و مقادیر زیادی تانن بود که بنظر می رسد اثرات کاهنده کلسترول در این مطالعه را می توان به این مواد نسبت داد. بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که عصاره های برگ انجیر معمولی می توانند مقادیر کلسترول را در سرم و کبد موش صحرایی هیپرلیپیدمیک کاهش دهند.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21357_c34a6a8e4183db925fab72271c56e0a9.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
عفونت معده و روده ها ناشی از براکی اسپیرا در یک رأس کره مادیان مبتلا به اسهال مزمن
عفونت معده و روده ها ناشی از براکی اسپیرا در یک رأس کره مادیان مبتلا به اسهال مزمن
21358
10.22059/ijvm.2010.21358
EN
Saman
Rafia
سامان
رفیعیا
احمد
موثقی
سید حسین
مودب
Journal Article
1970
01
01
یک رأس کره مادیان یازده ماهه مبتلا به اسهال، که سه هفته دوام داشته است، به بیمارستان آموزشی و پژوهشی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ارجاع داده شد. هیچ یک از درمان های قبلی نتوانسته بود تا آن زمان به بازگشت سلامتی اسب کمک کند. بر پایه اخذ تاریخچه، انجام معاینه های بالینی و آزمایشگاهی، درگیری کره مادیان به یکی از اشکال بیماریهای معده ای و روده ای با واسطه عملکرد باکتری براکی اسپیرا مد نظر قرارگرفت. علیرغم درمانهای حمایتی انجام شده، حال عمومی دام رو به وخامت نهاد و در نهایت دام پس از یازده روز بستری، تلف شد. در کالبدگشایی و هیستوپاتولوژی عفونت معده و روده های این کره مادیان به جرم براکی اسپیرا تأیید گردید. این مورد نخستین گزارش از وقوع گاستروآنتریت در اسب در ارتباط با عفونت براکی اسپیرا می باشد.
یک رأس کره مادیان یازده ماهه مبتلا به اسهال، که سه هفته دوام داشته است، به بیمارستان آموزشی و پژوهشی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ارجاع داده شد. هیچ یک از درمان های قبلی نتوانسته بود تا آن زمان به بازگشت سلامتی اسب کمک کند. بر پایه اخذ تاریخچه، انجام معاینه های بالینی و آزمایشگاهی، درگیری کره مادیان به یکی از اشکال بیماریهای معده ای و روده ای با واسطه عملکرد باکتری براکی اسپیرا مد نظر قرارگرفت. علیرغم درمانهای حمایتی انجام شده، حال عمومی دام رو به وخامت نهاد و در نهایت دام پس از یازده روز بستری، تلف شد. در کالبدگشایی و هیستوپاتولوژی عفونت معده و روده های این کره مادیان به جرم براکی اسپیرا تأیید گردید. این مورد نخستین گزارش از وقوع گاستروآنتریت در اسب در ارتباط با عفونت براکی اسپیرا می باشد.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21358_df3480ec48c0b51fe1d227d518066e2a.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
فیستول رکتوواژینال و آترزی مقعد در یک بچه گربه
فیستول رکتوواژینال و آترزی مقعد در یک بچه گربه
21359
10.22059/ijvm.2010.21359
EN
Shahram
Jamshidi
0000000321822196
شهرام
جمشیدی
مسعود
رجبیون
مجید
مسعودی فرد
Journal Article
1970
01
01
فیستول رکتوواژینال همراه با آترزی مقعد، بسته ماندن مادرزادی سوراخ انتهایی رکتوم همراه با ارتباط غیر طبیعی رکتوم و واژن، در یک بچه گربه نژاد مو کوتاه تشخیص داده شد. در معاینه فیزیکی، بی حالی، دهیدراتاسیون، عدم شکل گیری قسمتی از دم، آترزی مقعد و خروج مدفوع آبکی از سوراخ واژن مشخص گردید. حیوان قبل از شروع جراحی بهدلیل نامساعد بودن وضعیت بالینی تلف شد. در کالبد گشایی یافته های بالینی و رادیوگرافی تایید شد.
فیستول رکتوواژینال همراه با آترزی مقعد، بسته ماندن مادرزادی سوراخ انتهایی رکتوم همراه با ارتباط غیر طبیعی رکتوم و واژن، در یک بچه گربه نژاد مو کوتاه تشخیص داده شد. در معاینه فیزیکی، بی حالی، دهیدراتاسیون، عدم شکل گیری قسمتی از دم، آترزی مقعد و خروج مدفوع آبکی از سوراخ واژن مشخص گردید. حیوان قبل از شروع جراحی بهدلیل نامساعد بودن وضعیت بالینی تلف شد. در کالبد گشایی یافته های بالینی و رادیوگرافی تایید شد.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21359_cd62c98f73dc6061e526b5eab7e8d35a.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
باکتری گونه سودوموناس تولید کننده رنگدانه قرمز-صورتی عامل تلفات دسته جمعی در هچریهای لیتوپنائوس وانامی در جنوب ایران: مشخصات بیوفیزیکی و بیماری زایی
باکتری گونه سودوموناس تولید کننده رنگدانه قرمز-صورتی عامل تلفات دسته جمعی در هچریهای لیتوپنائوس وانامی در جنوب ایران: مشخصات بیوفیزیکی و بیماری زایی
21360
10.22059/ijvm.2010.21360
EN
Mahdi
Soltani
7133 5367 0002 0000
محمد
احمدی
حسین
یاوری
سید سعید
میر زرگر
Journal Article
1970
01
01
این مطالعه با هدف امکان جداسازی و شناسایی باکتریهای تولید کننده رنگدانه با تاکید بر شناسایی عامل تولید کننده رنگ قرمز-صورتی در کف تانک هچریهای میگو به عنوان یکی از عوامل احتمالی تلفات مراحل اولیه لاروی و همچنین بررسی بیماریزایی این عوامل باکتریایی به مدت 3 ماه در یکی از هچریهای مبتلا در استان بوشهر انجام گرفت. 4 نوع پرگنه باکتری با رنگهای سفید(ویبریو)، قرمز-صورتی(سودوموناس)، نارنجی(آلتروموناس) و زرد(سودوموناس) جدا سازی گردید. از آنجاییکه بیشترین تلفات و کاهش بقاء لارو در تانکهای لاروی همراه با رویت رنگ قرمز-صورتی در کف تانکها بود.باکتری با پرگنه قرمز-صورتی به عنوان عامل احتمالی بروز بیماری در هچریهای میگو شناسایی اولیه و پس از مطالعات فنوتیپی و مولکولی مورد شناسایی قرار گرفت..نتایج فنوتیپی و مولکولی نشان داد که باکتریهای تولید کننده رنگدانه قرمز-صورتی متعلق به جنس سودوموناس است و از لحاظ برخی خواص فنوتیپی مشابه گونه های سودوموناس آنگوئیلی سپتیکا و سودوموناس مزوفیلیکا بود.در بررسی بیماریزایی جهت تعیین حدت این باکتری در دمایC?28-27 بر مراحل لاروی گونه پنئوس وانامی نتایج نشان داد که این باکتری ظرف مدت 24 ساعت در غلظت نهایی CFU mL–1 105×2-5/1 سبب 100 درصد تلفات در مقایسه با عدم تلفات در گروه کنترل می شود.از نظر پاتولوژی بالینی رنگ لارو ها غیر طبیعی و صورتی با یک نکروز حاد در تمام بدن 48 ساعت پس از تلقیح باکتری رخ داد. بعلاوه این باکتری قادر است در محیطهای حاوی بدون لارو میگو تولید رنگدانه قرمز-صورتی ینماید.
این مطالعه با هدف امکان جداسازی و شناسایی باکتریهای تولید کننده رنگدانه با تاکید بر شناسایی عامل تولید کننده رنگ قرمز-صورتی در کف تانک هچریهای میگو به عنوان یکی از عوامل احتمالی تلفات مراحل اولیه لاروی و همچنین بررسی بیماریزایی این عوامل باکتریایی به مدت 3 ماه در یکی از هچریهای مبتلا در استان بوشهر انجام گرفت. 4 نوع پرگنه باکتری با رنگهای سفید(ویبریو)، قرمز-صورتی(سودوموناس)، نارنجی(آلتروموناس) و زرد(سودوموناس) جدا سازی گردید. از آنجاییکه بیشترین تلفات و کاهش بقاء لارو در تانکهای لاروی همراه با رویت رنگ قرمز-صورتی در کف تانکها بود.باکتری با پرگنه قرمز-صورتی به عنوان عامل احتمالی بروز بیماری در هچریهای میگو شناسایی اولیه و پس از مطالعات فنوتیپی و مولکولی مورد شناسایی قرار گرفت..نتایج فنوتیپی و مولکولی نشان داد که باکتریهای تولید کننده رنگدانه قرمز-صورتی متعلق به جنس سودوموناس است و از لحاظ برخی خواص فنوتیپی مشابه گونه های سودوموناس آنگوئیلی سپتیکا و سودوموناس مزوفیلیکا بود.در بررسی بیماریزایی جهت تعیین حدت این باکتری در دمایC?28-27 بر مراحل لاروی گونه پنئوس وانامی نتایج نشان داد که این باکتری ظرف مدت 24 ساعت در غلظت نهایی CFU mL–1 105×2-5/1 سبب 100 درصد تلفات در مقایسه با عدم تلفات در گروه کنترل می شود.از نظر پاتولوژی بالینی رنگ لارو ها غیر طبیعی و صورتی با یک نکروز حاد در تمام بدن 48 ساعت پس از تلقیح باکتری رخ داد. بعلاوه این باکتری قادر است در محیطهای حاوی بدون لارو میگو تولید رنگدانه قرمز-صورتی ینماید.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21360_5a15d162e2b89c21376e43ca43555b58.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
توپی گیاهی شیردان گوسفند: تاثیر نژاد، فصل و سن با مشاهدات هیستوپاتولوژیکی آن
توپی گیاهی شیردان گوسفند: تاثیر نژاد، فصل و سن با مشاهدات هیستوپاتولوژیکی آن
21361
10.22059/ijvm.2010.21361
EN
سعید
عزیزی
امیر
فرشید
کریم
مردانی
حسین
فرزانه
Journal Article
1970
01
01
در این ارزیابی شیوع شکل مخفی توپی گیاهی شیردان گوسفند و تاثیر مدیریت پرورشی بر میزان آن با توجه به گروههای سنی و فصول مختلف در محل کشتارگاه صنعتی ارومیه در فاصلهی زمانی تیر ماه 1384 تا1385 تعیین گردید. اضافه بر آن تغییرات بافتشناسی احتمالی شیردان مبتلا نیز تعیین گردد. در معاینهی قبل از کشتار نژاد و سن گوسفندان تعیین گردید. در معاینهی بعد از کشتار، شیردان از لحاظ وجود اجسام خارجی، شامل توپیها تحت بازرسی قرار گرفت. در صورت ابتلا شیردان به توپی از دیوارهی بدنه آن نمونه بافتی تهیه میشد. پریوالانس سالیانه ابتلا گوسفند به توپی گیاهی شیردان 95/1% بود. بیشترین میزان آن در نژاد ماکویی و کمترین میزان آن در نژاد قزل بود. این میزان پریوالانس در فصل زمستان در مقایسه با سایر فصول بیشتر بود. کمترین و بیشترین میزان توپی یک عدد و چهار عدد در واحد شیردان بود. نفوذ سلولهای سفید در فضاهای لابلای غدد مخاطی، ادم، هیپرپلازی و کیستی شدن غدد از یافتههای آسیب بافتی شیردان در موارد ابتلا بود.
در این ارزیابی شیوع شکل مخفی توپی گیاهی شیردان گوسفند و تاثیر مدیریت پرورشی بر میزان آن با توجه به گروههای سنی و فصول مختلف در محل کشتارگاه صنعتی ارومیه در فاصلهی زمانی تیر ماه 1384 تا1385 تعیین گردید. اضافه بر آن تغییرات بافتشناسی احتمالی شیردان مبتلا نیز تعیین گردد. در معاینهی قبل از کشتار نژاد و سن گوسفندان تعیین گردید. در معاینهی بعد از کشتار، شیردان از لحاظ وجود اجسام خارجی، شامل توپیها تحت بازرسی قرار گرفت. در صورت ابتلا شیردان به توپی از دیوارهی بدنه آن نمونه بافتی تهیه میشد. پریوالانس سالیانه ابتلا گوسفند به توپی گیاهی شیردان 95/1% بود. بیشترین میزان آن در نژاد ماکویی و کمترین میزان آن در نژاد قزل بود. این میزان پریوالانس در فصل زمستان در مقایسه با سایر فصول بیشتر بود. کمترین و بیشترین میزان توپی یک عدد و چهار عدد در واحد شیردان بود. نفوذ سلولهای سفید در فضاهای لابلای غدد مخاطی، ادم، هیپرپلازی و کیستی شدن غدد از یافتههای آسیب بافتی شیردان در موارد ابتلا بود.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21361_6533ebdf6cad6c5667e0614c7a595a30.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
ارزیابی عروق کلیه سگ توسط اولتراسونوگرافی داپلر رنگی سه بعدی
ارزیابی عروق کلیه سگ توسط اولتراسونوگرافی داپلر رنگی سه بعدی
21362
10.22059/ijvm.2010.21362
EN
Alireza
Vajhi
0000-0002-8048-7124
علی رضا
وجهی
مجید
مسعودی فرد
سارنگ
سروری
Journal Article
1970
01
01
اولتراسونوگرافی سه بعدی رنگی یک روش جدید برای ارزیابی عروق است. این مطالعه برای بررسی انجام پذیری این روش در ارزیابی الگوی عروقی کلیه سگ ها انجام پذیرفته است. در این مقاله چگونگی مشاهده سیاهرگ و سرخرگ های کلیوی، اینترلوبار، شعاعی و اینتر لوبولار توسط اولتراسونوگرافی سه بعدی رنگی توضیح داده شده است. این تحقیق می تواند به عنوان اولین روش درمانگاهی برای استفاده از اولتراسونوگرافی سه بعدی رنگی در ارزیابی عروق کلیه مورد توجه قرار گیرد و می تواند جزییات قابل قبولی را از خونرسانی کلیه در موارد غیر طبیعی نمایش دهد.
اولتراسونوگرافی سه بعدی رنگی یک روش جدید برای ارزیابی عروق است. این مطالعه برای بررسی انجام پذیری این روش در ارزیابی الگوی عروقی کلیه سگ ها انجام پذیرفته است. در این مقاله چگونگی مشاهده سیاهرگ و سرخرگ های کلیوی، اینترلوبار، شعاعی و اینتر لوبولار توسط اولتراسونوگرافی سه بعدی رنگی توضیح داده شده است. این تحقیق می تواند به عنوان اولین روش درمانگاهی برای استفاده از اولتراسونوگرافی سه بعدی رنگی در ارزیابی عروق کلیه مورد توجه قرار گیرد و می تواند جزییات قابل قبولی را از خونرسانی کلیه در موارد غیر طبیعی نمایش دهد.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21362_edb74e31f09f9a5621df7a6b15d5d6bb.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
اندازه مهرهای قلب (VHS) نژادهای بزرگ جثهی سگ در ایران
اندازه مهرهای قلب (VHS) نژادهای بزرگ جثهی سگ در ایران
21363
10.22059/ijvm.2010.21363
EN
Alireza
Ghadiri
رضا
آویزه
غزاله
فضلی
Journal Article
1970
01
01
به منظور بررسی تاثیر نژاد، اندازه مهرهای قلب (VHS) سگ، در نماهای رادیوگرافی جانبی چپ به راست (چپ) و راست به چپ (راست) اندازه گیری و مقایسه شد. میانگین VHS بر حسب مهره در 56 سگ مورد مطالعه در نمای راست (7/9 مهره) به طور معنی داری بزرگتر از نمای چپ (6/9 مهره) بود. میانگین VHS در سگهای دوبرمن در چپ (9/9 مهره) و در راست (1/10 مهره) به طور غیر معنی داری بزرگتر از سایر نژاد ها، به جز VHS نمای راست سگهای بومی بود. میانگین VHS سگهای بومی در نمای چپ (4/9 مهره) و راست (4/9 مهره) نسبت به بقیه نژاد ها کوچکتر بود. میانگین VHS در نماهای چپ و راست به ترتیب در سگهای ژرمن شفرد 6/9 و 8/9 مهره و در سگهای آمیخته ژرمن شفرد و دوبرمن 6/9 و 7/9 مهره بود. میانگین VHS در نمای چپ در سگهای دوبرمن و ژرمن شفرد کوچکتر از نمای راست بود. تفاوت معنی داری بین VHS نمای چپ و راست در نژادهای مخلوط و بومی مشاهده نشد.
به منظور بررسی تاثیر نژاد، اندازه مهرهای قلب (VHS) سگ، در نماهای رادیوگرافی جانبی چپ به راست (چپ) و راست به چپ (راست) اندازه گیری و مقایسه شد. میانگین VHS بر حسب مهره در 56 سگ مورد مطالعه در نمای راست (7/9 مهره) به طور معنی داری بزرگتر از نمای چپ (6/9 مهره) بود. میانگین VHS در سگهای دوبرمن در چپ (9/9 مهره) و در راست (1/10 مهره) به طور غیر معنی داری بزرگتر از سایر نژاد ها، به جز VHS نمای راست سگهای بومی بود. میانگین VHS سگهای بومی در نمای چپ (4/9 مهره) و راست (4/9 مهره) نسبت به بقیه نژاد ها کوچکتر بود. میانگین VHS در نماهای چپ و راست به ترتیب در سگهای ژرمن شفرد 6/9 و 8/9 مهره و در سگهای آمیخته ژرمن شفرد و دوبرمن 6/9 و 7/9 مهره بود. میانگین VHS در نمای چپ در سگهای دوبرمن و ژرمن شفرد کوچکتر از نمای راست بود. تفاوت معنی داری بین VHS نمای چپ و راست در نژادهای مخلوط و بومی مشاهده نشد.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21363_60bfb5ed6bd61d4604113c4fc5f8d903.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
مطالعه سرولوژیکی نئوسپورا کنینوم در گاوهای آبستن شیری در گاوداریهای اطراف تهران
مطالعه سرولوژیکی نئوسپورا کنینوم در گاوهای آبستن شیری در گاوداریهای اطراف تهران
21364
10.22059/ijvm.2010.21364
EN
Hamidreza
Hadadzadeh
حمید رضا
حدادزاده
پرویز
شایان
مهدی
وجگانی
محمود
بلورچی
Journal Article
1970
01
01
به منظور بررسی سرولوژیک عفونت نئوسپورایی گاوهای آبستن، 768 نمونه خون از گاوداریهای اطراف تهران اخذ گردید. آنتی بادی ضد نئوسپورا کانینوم در 238 مورد از مجموع 768 نمونه های خون ( 8/38%)، یافت شد. شیوع عفونت در گله ها از 18.7 ? تا 65.1 ? متنوع بود. .7/40% گاوهای موجود در فارم A ، 7/18% گاوهای موجود در فارم B ، 2/34% گاوهای موجود در فارم C و1/65.% گاوهای موجود در فارم D سرم مثبت بودند. میزان عفونت در گروه های مختلف سنی در تمام گاوداریها مورد بررسی قرار گرفت. در گروه سنی 3< سال، 26%، در گروه سنی 4-3 سال، 3/39%، در گروه سنی 5-4 سال،5/44% و در گروه سنی5 > سال، 5/50% دامها سرم مثبت بودند. ارتباط معنی داری بین میزان عفونت و گروه های سنی مختلف (r2=0.97 , P=0.03) در گاوداری A دیده شد، اما ارتباط معنی داری در بین سه گاوداری دیگر دیده نشد. میزان سقط در بین گاوان سرم مثبت گاوداری A، 62/29% و در گاوداری B، 32/24% و در گاوداریC، 35/7% و در گاوداری D، 67/20% گزارش شد و همچنین میزان سقط در بین گاوان سرم منفی گاوداری A،1/16% و در گاوداری B، 93/9% و در گاوداریC، 1/6% و در گاوداری D، 33/8% بود. در مجموع میزان سقط در بین گاوان سرم مثبت گاوداری ها 67/20% و در بین گاوان سرم منفی 11/10% بود. بنابراین ریسک سقط در بین گاوان سرم مثبت دو برابر گاوان سرم منفی بوده است. همچنین ارتباط معنی داری بین میزان عفونت و بروز سقط در هر چهار گاوداری دیده شد.
به منظور بررسی سرولوژیک عفونت نئوسپورایی گاوهای آبستن، 768 نمونه خون از گاوداریهای اطراف تهران اخذ گردید. آنتی بادی ضد نئوسپورا کانینوم در 238 مورد از مجموع 768 نمونه های خون ( 8/38%)، یافت شد. شیوع عفونت در گله ها از 18.7 ? تا 65.1 ? متنوع بود. .7/40% گاوهای موجود در فارم A ، 7/18% گاوهای موجود در فارم B ، 2/34% گاوهای موجود در فارم C و1/65.% گاوهای موجود در فارم D سرم مثبت بودند. میزان عفونت در گروه های مختلف سنی در تمام گاوداریها مورد بررسی قرار گرفت. در گروه سنی 3< سال، 26%، در گروه سنی 4-3 سال، 3/39%، در گروه سنی 5-4 سال،5/44% و در گروه سنی5 > سال، 5/50% دامها سرم مثبت بودند. ارتباط معنی داری بین میزان عفونت و گروه های سنی مختلف (r2=0.97 , P=0.03) در گاوداری A دیده شد، اما ارتباط معنی داری در بین سه گاوداری دیگر دیده نشد. میزان سقط در بین گاوان سرم مثبت گاوداری A، 62/29% و در گاوداری B، 32/24% و در گاوداریC، 35/7% و در گاوداری D، 67/20% گزارش شد و همچنین میزان سقط در بین گاوان سرم منفی گاوداری A،1/16% و در گاوداری B، 93/9% و در گاوداریC، 1/6% و در گاوداری D، 33/8% بود. در مجموع میزان سقط در بین گاوان سرم مثبت گاوداری ها 67/20% و در بین گاوان سرم منفی 11/10% بود. بنابراین ریسک سقط در بین گاوان سرم مثبت دو برابر گاوان سرم منفی بوده است. همچنین ارتباط معنی داری بین میزان عفونت و بروز سقط در هر چهار گاوداری دیده شد.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21364_b1f97789b358459fa1ffd6ad0fc4527d.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
تداخل فاکتورهای داخلی بدن پرنده با عوامل محیطی در وقوع سندرم آسیت
تداخل فاکتورهای داخلی بدن پرنده با عوامل محیطی در وقوع سندرم آسیت
21365
10.22059/ijvm.2010.21365
EN
Mohamad
Hasanzadeh
0000-0003-2288-417X
Journal Article
1970
01
01
عوامل مختلفی در وقوع سندرم آسیت نقش دارند. گاهی هم تداخل چند عامل همزمان سبب تشدید وقوع آسیت می گردد. این عوامل ممکن است داخلی باشند: مانند سرعت رشد، فعالیت هورمونهای تیروئیدی و پارامترهای آناتومی سیستم گردش خون و تنفس و یا مانند درجه حرارت و ارتفاع محل پرورش پرنده، که از عوامل خارجی موثر بر ایجاد سندرم آسیت محسوب می شوند. افزایش وقوع سندرم آسیت با پیشرفت علم ژنتیک و اصلاح نژاد همراه بوده است. در واقع با به گزینی جوجه های گوشتی به منظور افزایش حجم عضلات، به ویژه عضلات سینه، میزان بروز آسیت در جوجه های نسل جدید و با رشد سریع، افزایش چشمگیری یافته است. به هنگام اصلاح نژاد برای افزایش سرعت رشد، دقت و توجه لازم به همخوانی دستگاه های تامین کننده اکسیژن برای متابولیسم بدن این پرنده نشده است و لذا به دلیل عدم تعادل بین اکسیژن مورد نیاز و اکسیژن دریافتی در مرحله رشد، کمبود اکسیژن و یا هیپوکسی در پرنده رخ می دهد، که منجر به وقوع بیشتر آسیت می گردد. به همین دلیل بین جوجه های گوشتی که به آسیت حساس ترند نسبت به جوجه های مقاوم تر، تفاوتهایی در بعضی از شاخص های سندرم آسیت مانند، هماتوکریت خون، غلظت گازهای تنفسی خون، تراکم رسپتورهای بتا آدرنرژیک عضلات قلب، ترشح هورمونهای تیروئیدی و یا پارامترهای آناتومی دستگاه های گردش خون و تنفس مشاهده می شود. همه محققین اعتقاد دارند که کنترل قطعی آسیت در نهایت از طریق اصلاح نژاد و تولید جوجه های مقاوم به آسیت میسر می گردد. اما تا رسیدن به آن مرحله راه کارهای موقت شامل بهره گیری از نور متناوب به جای نور دائم، استفاده از داروهای آنتی اکسیدان و روشهای محدودیت غذایی در هنگام رشد جوجه، که می تواند تا حدودی سبب کاهش وقوع آسیت و ضرر زیان آن در صنعت مرغداری گوشتی بگردد، پیشنهاد می شود.
عوامل مختلفی در وقوع سندرم آسیت نقش دارند. گاهی هم تداخل چند عامل همزمان سبب تشدید وقوع آسیت می گردد. این عوامل ممکن است داخلی باشند: مانند سرعت رشد، فعالیت هورمونهای تیروئیدی و پارامترهای آناتومی سیستم گردش خون و تنفس و یا مانند درجه حرارت و ارتفاع محل پرورش پرنده، که از عوامل خارجی موثر بر ایجاد سندرم آسیت محسوب می شوند. افزایش وقوع سندرم آسیت با پیشرفت علم ژنتیک و اصلاح نژاد همراه بوده است. در واقع با به گزینی جوجه های گوشتی به منظور افزایش حجم عضلات، به ویژه عضلات سینه، میزان بروز آسیت در جوجه های نسل جدید و با رشد سریع، افزایش چشمگیری یافته است. به هنگام اصلاح نژاد برای افزایش سرعت رشد، دقت و توجه لازم به همخوانی دستگاه های تامین کننده اکسیژن برای متابولیسم بدن این پرنده نشده است و لذا به دلیل عدم تعادل بین اکسیژن مورد نیاز و اکسیژن دریافتی در مرحله رشد، کمبود اکسیژن و یا هیپوکسی در پرنده رخ می دهد، که منجر به وقوع بیشتر آسیت می گردد. به همین دلیل بین جوجه های گوشتی که به آسیت حساس ترند نسبت به جوجه های مقاوم تر، تفاوتهایی در بعضی از شاخص های سندرم آسیت مانند، هماتوکریت خون، غلظت گازهای تنفسی خون، تراکم رسپتورهای بتا آدرنرژیک عضلات قلب، ترشح هورمونهای تیروئیدی و یا پارامترهای آناتومی دستگاه های گردش خون و تنفس مشاهده می شود. همه محققین اعتقاد دارند که کنترل قطعی آسیت در نهایت از طریق اصلاح نژاد و تولید جوجه های مقاوم به آسیت میسر می گردد. اما تا رسیدن به آن مرحله راه کارهای موقت شامل بهره گیری از نور متناوب به جای نور دائم، استفاده از داروهای آنتی اکسیدان و روشهای محدودیت غذایی در هنگام رشد جوجه، که می تواند تا حدودی سبب کاهش وقوع آسیت و ضرر زیان آن در صنعت مرغداری گوشتی بگردد، پیشنهاد می شود.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21365_b68702a23121d608372b24378595dac9.pdf
دانشگاه تهران
مجله طب دامی ایران
2251-8894
4
2
2010
06
01
اثر کورکومین بر کاهش درد ناشی از مرفین در درد حاد قرنیه در موش های صحرائی
اثر کورکومین بر کاهش درد ناشی از مرفین در درد حاد قرنیه در موش های صحرائی
21366
10.22059/ijvm.2010.21366
EN
اسمائیل
تمدنفر
فیروز
حمزه قوشچی
نسرین
حمزه قوشچی
Journal Article
1970
01
01
در تحقیق حاضر اثرات خوراندن حاد ومزمن کورکومین با و بدون مرفین و نالوکسان بر درد حاد قرنیه در موش های صحرائی بررسی شد. درد حاد قرنیه با به کار بردن موضعی سالین هیپرتونیک (کلرور سدیم 5 مولار) بر سطح قرنیه ایجاد و تعداد مالش های چشم برای 30 ثانیه شمرده شد. تزریق زیر جلدی مرفین در مقادیر 1، 2 و 4 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن به طور معنی دار (05/0p<) درد قرنیه راتضعیف نمود. نالوکسان (2 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن) به تنهائی در شدت درد تغییری نداد، اما پیش تزریق نالوکسان (2 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن) از کاهش درد ناشی از مرفین (2 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن) به طور معنی دار (05/0>p) جلوگیری نمود. خوراندن حاد (200 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، یک بار) و مزمن (25/6، 5/12و 25 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، 15روز) ازکورکومین تعداد مالش های چشم را به طور معنی دار(05/0>p) کاهش داد. کاهش درد ناشی از مرفین با خوراندن هم حاد (200 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، یک بار) وهم مزمن (25 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، 15روز) ازکورکومین به طور معنی دار افزایش یافت. نالوکسان (2 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن) کاهش درد ناشی از خوراندن حاد (200 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، یک بار) و مزمن (25 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، 15روز) کورکومین را تغییر نداد. نتایج حاضر پیشنهاد می کنند که مرفین از طریق مکانیسم حساس به نالوکسان یک اثر ضد دردی در دردحاد قرنیه ایجاد کرد.خوراندن حاد (در مقادیر بالا) و مزمن کورکومین درد حاد قرنیه را تضعیف نمود. به علاوه، کورکومین اثر ضد دردی مرفین را افزایش داد.
در تحقیق حاضر اثرات خوراندن حاد ومزمن کورکومین با و بدون مرفین و نالوکسان بر درد حاد قرنیه در موش های صحرائی بررسی شد. درد حاد قرنیه با به کار بردن موضعی سالین هیپرتونیک (کلرور سدیم 5 مولار) بر سطح قرنیه ایجاد و تعداد مالش های چشم برای 30 ثانیه شمرده شد. تزریق زیر جلدی مرفین در مقادیر 1، 2 و 4 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن به طور معنی دار (05/0p<) درد قرنیه راتضعیف نمود. نالوکسان (2 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن) به تنهائی در شدت درد تغییری نداد، اما پیش تزریق نالوکسان (2 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن) از کاهش درد ناشی از مرفین (2 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن) به طور معنی دار (05/0>p) جلوگیری نمود. خوراندن حاد (200 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، یک بار) و مزمن (25/6، 5/12و 25 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، 15روز) ازکورکومین تعداد مالش های چشم را به طور معنی دار(05/0>p) کاهش داد. کاهش درد ناشی از مرفین با خوراندن هم حاد (200 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، یک بار) وهم مزمن (25 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، 15روز) ازکورکومین به طور معنی دار افزایش یافت. نالوکسان (2 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن) کاهش درد ناشی از خوراندن حاد (200 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، یک بار) و مزمن (25 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم وزن بدن، 15روز) کورکومین را تغییر نداد. نتایج حاضر پیشنهاد می کنند که مرفین از طریق مکانیسم حساس به نالوکسان یک اثر ضد دردی در دردحاد قرنیه ایجاد کرد.خوراندن حاد (در مقادیر بالا) و مزمن کورکومین درد حاد قرنیه را تضعیف نمود. به علاوه، کورکومین اثر ضد دردی مرفین را افزایش داد.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_21366_56aadf1360fcf7a1accb76a200764091.pdf