دانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401جستجوی عفونت کلامیدیائی در گله های بوقلمون ایرانجستجوی عفونت کلامیدیائی در گله های بوقلمون ایران83905789310.22059/ijvm.2016.57893ENزلیخاطاطاریگروه بیماریهای طیور
دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
تهران، ایرانسید مصطفیپیغمبریگروه بیماریهای طیور
دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
تهران، ایران0000-0001-9166-1303سید احمدمدنیگروه بیماریهای طیور
دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
تهران، ایران0000-0002-6498-2942Journal Article20160104<strong>زمینه مطالعه: </strong> کلامیدیوز پرندگان بیماری مشترک بین انسان و دام است که توسط باکتری داخل سلولی <em>کلامیدیا پسیتاسی</em> ایجاد میشود. کلامیدیوز پرندگان منجر به بیماریهای تنفسی شدید در بوقلمونهای جوان و افت تولید تخم در گلههای تخمگذار میگردد. <strong>هدف:</strong> با توجه به کمبود اطلاعات در مورد شیوع عفونت کلامیدیایی در جمعیت بوقلمونهای ایران، این مطالعه با هدف تشخیص عفونت کلامیدیایی در برخی گلههای بوقلمون ایران در استان های مختلف انجام گردید. <strong>روش کار:</strong> در مجموع 177 نمونه از بوقلمونها گرفته شد و ابتدا بمنظور شناسایی خانواده کلامیدیاسه، تکنیک real- time PCR اختصاصی کلامیدیاسه که قطعه هدف آن ژن ریبوزومی 23S بود (Ct values بین 38-34) انجام گرفت و سپس نمونههای مثبت از نظر حضور <em>کلامیدیا پسیتاسی</em> با تکنیک nested PCR مورد بررسی قرار گرفتند. <strong>نتایج:</strong> هفده نمونه از 177 نمونه (%6/9) که متعلق به 13 فارم از 48 فارمی که مورد آزمایش قرار گرفته بودند در آزمون real-time PCR اختصاصی خانواده کلامیدیاسه مثبت بودند. هیچ یک از نمونههای مثبت، در آزمون nested PCR تشخیصی برای <em>کلامیدیا پسیتاسی</em> نتیجه مثبت را نشان ندادند. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> در این مطالعه هیچگونه عفونت <em>کلامیدیا پسیتاسی</em> در جمعیت بوقلمونهای ایران شناسایی نگردید. بررسی دیگر حیوانات اهلی و وحشی از نظر عفونتهای محتمل کلامیدیایی، بمنظور درک بهتر منابع و اپیدمیولوژی این عامل توصیه میگردد. به علت چالشهای موجود در نمونهگیری و اثرات آشکار آنها در کاهش نمونههای مثبت، استفاده از دیگر تکنیکهای مکمل و همسو جهت نشان دادن شیوع دقیق آلودگی در جمعیت هدف، مناسب به نظر میرسد.<strong>زمینه مطالعه: </strong> کلامیدیوز پرندگان بیماری مشترک بین انسان و دام است که توسط باکتری داخل سلولی <em>کلامیدیا پسیتاسی</em> ایجاد میشود. کلامیدیوز پرندگان منجر به بیماریهای تنفسی شدید در بوقلمونهای جوان و افت تولید تخم در گلههای تخمگذار میگردد. <strong>هدف:</strong> با توجه به کمبود اطلاعات در مورد شیوع عفونت کلامیدیایی در جمعیت بوقلمونهای ایران، این مطالعه با هدف تشخیص عفونت کلامیدیایی در برخی گلههای بوقلمون ایران در استان های مختلف انجام گردید. <strong>روش کار:</strong> در مجموع 177 نمونه از بوقلمونها گرفته شد و ابتدا بمنظور شناسایی خانواده کلامیدیاسه، تکنیک real- time PCR اختصاصی کلامیدیاسه که قطعه هدف آن ژن ریبوزومی 23S بود (Ct values بین 38-34) انجام گرفت و سپس نمونههای مثبت از نظر حضور <em>کلامیدیا پسیتاسی</em> با تکنیک nested PCR مورد بررسی قرار گرفتند. <strong>نتایج:</strong> هفده نمونه از 177 نمونه (%6/9) که متعلق به 13 فارم از 48 فارمی که مورد آزمایش قرار گرفته بودند در آزمون real-time PCR اختصاصی خانواده کلامیدیاسه مثبت بودند. هیچ یک از نمونههای مثبت، در آزمون nested PCR تشخیصی برای <em>کلامیدیا پسیتاسی</em> نتیجه مثبت را نشان ندادند. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> در این مطالعه هیچگونه عفونت <em>کلامیدیا پسیتاسی</em> در جمعیت بوقلمونهای ایران شناسایی نگردید. بررسی دیگر حیوانات اهلی و وحشی از نظر عفونتهای محتمل کلامیدیایی، بمنظور درک بهتر منابع و اپیدمیولوژی این عامل توصیه میگردد. به علت چالشهای موجود در نمونهگیری و اثرات آشکار آنها در کاهش نمونههای مثبت، استفاده از دیگر تکنیکهای مکمل و همسو جهت نشان دادن شیوع دقیق آلودگی در جمعیت هدف، مناسب به نظر میرسد.https://ijvm.ut.ac.ir/article_57893_9976c8a2a446649231101581110d45e7.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401فراوانی برخی از ژن های مرتبط با حدت در جدایه های روده ای و خارج روده ای اشرشیا کلی با منشاء ماکیانفراوانی برخی از ژن های مرتبط با حدت در جدایه های روده ای و خارج روده ای اشرشیا کلی با منشاء ماکیان91965789410.22059/ijvm.2016.57894ENساراافتخاریاندانشجوی دکترای تخصصی میکروبیولوژی، گروه پاتوبیولوژی دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازمسعودقربانپوراستاد گروه پاتوبیولوژی، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازمسعود رضاصیفی آباد شاپوریاستاد گروه پاتوبیولوژی دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازرضاقنبرپورگروه پژوهشی میکروبیولوژی مولکولی، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر، کرمانرمضانعلیجعفریدانشیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازامیرامانیدانش اموخته ی دکترای بهداشت و بیماریهای طیور گروه علوم درمانگاهی، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20160126<strong>زمینه مطالعه: </strong>اگر چه <em>اشرشیا کلی</em> جزء فلور طبیعی روده موجودات خونگرم از جمله پرندگان است، اما در صورتی که طی دوره پرورش طیور، بهداشت زیر حد استاندارد باشد یا بیماریهای تنفسی و یا سرکوب کننده سیستم ایمنی رخ دهد، باعث بیماری میگردد. <em>اشرشیا کلی</em> پاتوژن پرندگان (APEC)، چندین ژن مرتبط با حدت و بیماریزایی دارد. سویههای APEC مسئول برخی از بیماری طیور از جمله کلی باسیلوز، سندرم سر متورم، عفونت کیسه زرده، التهاب بند ناف و کلیگرانولوما هستند. <strong>هدف:</strong> مطالعه حاضر به منظور بررسی حضور و فراوانی سه ژن مهم حدت در اشرشیا کلیهای رودهای و خارج رودهای (کبدی) جدا شده از ماکیان استان خوزستان در جنوب غرب ایران بود. <strong>روش</strong><strong>کار:</strong> در مجموع 120 جدایه <em>اشرشیا کلی</em> (60 رودهای و 60 کبدی) جدا شده از ماکیان توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) برای حضور ژنهای ایروباکتین (<em>iutA</em>)، هماگلوتینین حساس به حرارت (<em>tsh</em>) و فیمبریه نوع1 (<em>fimH</em>) مورد بررسی قرار گرفتند. <strong>نتایج: </strong>نتایج نشان داد که <em>tsh</em>،<em>iutA</em> و <em>fimH</em> به ترتیب در 78.3٪، 70٪ و 61.7٪ از جدایههای کبد حضور دارند در حالی که در جدایههای رودهای فراوانی این ژنها به ترتیب 21.7٪، 41.7٪ و 41.7٪ بود. شایعترین ژنوتیپ در جدایههای خارج رودهای و رودهای به ترتیب <sup>+</sup><em>tsh</em><sup>+</sup> <em>fimH</em><sup>+</sup> <em>iutA</em> و <sup>-</sup><em>tsh</em><sup>-</sup><em>fimH</em><sup>-</sup> <em>iutA</em> بود. <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی: </strong>در مجموع به نظر میرسد که این مجموعه از ژنهای حدت به میزان قابل توجهی (0.05>p) در جدایههای خارج رودهای شایعتر بوده و احتمالاً این ژنها نقش مهمی در پاتوژنز APEC جدا شده از جنوب غرب ایران ایفاء مینمایند. اگر چه این ژنهای حدت در تمامی جدایههایAPEC حضور نداشتند ولی شیوع آنها بالا بود و استفاده از محصولات این ژنها در واکسن ممکن است در محافظت در برابر عفونتهای ناشی از این باکتری مؤثر باشد.
<strong>زمینه مطالعه: </strong>اگر چه <em>اشرشیا کلی</em> جزء فلور طبیعی روده موجودات خونگرم از جمله پرندگان است، اما در صورتی که طی دوره پرورش طیور، بهداشت زیر حد استاندارد باشد یا بیماریهای تنفسی و یا سرکوب کننده سیستم ایمنی رخ دهد، باعث بیماری میگردد. <em>اشرشیا کلی</em> پاتوژن پرندگان (APEC)، چندین ژن مرتبط با حدت و بیماریزایی دارد. سویههای APEC مسئول برخی از بیماری طیور از جمله کلی باسیلوز، سندرم سر متورم، عفونت کیسه زرده، التهاب بند ناف و کلیگرانولوما هستند. <strong>هدف:</strong> مطالعه حاضر به منظور بررسی حضور و فراوانی سه ژن مهم حدت در اشرشیا کلیهای رودهای و خارج رودهای (کبدی) جدا شده از ماکیان استان خوزستان در جنوب غرب ایران بود. <strong>روش</strong><strong>کار:</strong> در مجموع 120 جدایه <em>اشرشیا کلی</em> (60 رودهای و 60 کبدی) جدا شده از ماکیان توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) برای حضور ژنهای ایروباکتین (<em>iutA</em>)، هماگلوتینین حساس به حرارت (<em>tsh</em>) و فیمبریه نوع1 (<em>fimH</em>) مورد بررسی قرار گرفتند. <strong>نتایج: </strong>نتایج نشان داد که <em>tsh</em>،<em>iutA</em> و <em>fimH</em> به ترتیب در 78.3٪، 70٪ و 61.7٪ از جدایههای کبد حضور دارند در حالی که در جدایههای رودهای فراوانی این ژنها به ترتیب 21.7٪، 41.7٪ و 41.7٪ بود. شایعترین ژنوتیپ در جدایههای خارج رودهای و رودهای به ترتیب <sup>+</sup><em>tsh</em><sup>+</sup> <em>fimH</em><sup>+</sup> <em>iutA</em> و <sup>-</sup><em>tsh</em><sup>-</sup><em>fimH</em><sup>-</sup> <em>iutA</em> بود. <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی: </strong>در مجموع به نظر میرسد که این مجموعه از ژنهای حدت به میزان قابل توجهی (0.05>p) در جدایههای خارج رودهای شایعتر بوده و احتمالاً این ژنها نقش مهمی در پاتوژنز APEC جدا شده از جنوب غرب ایران ایفاء مینمایند. اگر چه این ژنهای حدت در تمامی جدایههایAPEC حضور نداشتند ولی شیوع آنها بالا بود و استفاده از محصولات این ژنها در واکسن ممکن است در محافظت در برابر عفونتهای ناشی از این باکتری مؤثر باشد.
https://ijvm.ut.ac.ir/article_57894_a5959c02bc59fccfed390b03755a597a.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401جستجوی فاکتور های حدت سویه های وروتوکسیژنیک اشریشیا کولای جدا شده از نیمچه های گوشتی شمال شرق ایرانجستجوی فاکتور های حدت سویه های وروتوکسیژنیک اشریشیا کولای جدا شده از نیمچه های گوشتی شمال شرق ایران971035789510.22059/ijvm.2016.57895ENعبدالهجمشیدیگروه بهداشت مواد غذایی و آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانجمشیدرزمیارگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-1247-4591ندافلاحگروه بهداشت مواد غذایی و آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20151221<strong>زمینه مطالعه: </strong> شیوع بیماریهای غذا زاد ناشی از <em>اشریشیا کولای</em> تولید کننده شیگا توکسین در سراسر جهان کاملاً شناخته شده است. این توکسینها عوامل عمده گاسترو انتریتهای جوامع انسانی میباشند که گاها با کولیت خونریزی دهنده، سندرم اورمیک-همولیتیک و پورپورا ترمبو سایتو پنی پیچیده تر نیز میگردد. <strong>هدف: </strong>هدف این مطالعه بررسی حضورفاکتورهای حدت شامل eaeA، hlyA، stx1 و stx2در سویههای <em>اشریشیا کولای</em> جداشده از نیمچههای گوشتی مبتلا به کلی باسیلوزدر شمال شرق ایران بود. <strong>روش</strong><strong>کار:</strong> تعداد 78 سویه <em>اشریشیا کولای</em> از موارد هپاتیت و پریکاردیت نیمچههای گوشتی ارجائی به کلینیک آموزش دانشکده در طی سالهای 1390-1393 جداسازی گردید. این سویهها با استفاده از محیطهای انتخابی کشت مجدد گردیده و یک کلنی تیپیک از هر نمونه به روش PCR چند گانه از نظر حضور ژنهای حدت STECر(eaeA، hlyA، stx1 و stx2) مؤثر در بیماریهای ناشی از شیگا توکسین مورد بررسی قرار گرفت. <strong>نتایج:</strong> از تعداد 78 سویه جداشده <em>اشریشیا کولای</em>، تنها یک ایزوله واجد ژنهای eaeA و hlyA بود که فاقد ژنهای stx1 و stx2 بود. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> نتایج این بررسی نشان دهنده شیوع پایین ژنهای حدت سویههای ورو توکسیژنیک در <em>اشریشیا کولای</em> جدا شده از نیمچههای گوشتی مبتلا به کلی باسیلوزیس میباشد.<strong>زمینه مطالعه: </strong> شیوع بیماریهای غذا زاد ناشی از <em>اشریشیا کولای</em> تولید کننده شیگا توکسین در سراسر جهان کاملاً شناخته شده است. این توکسینها عوامل عمده گاسترو انتریتهای جوامع انسانی میباشند که گاها با کولیت خونریزی دهنده، سندرم اورمیک-همولیتیک و پورپورا ترمبو سایتو پنی پیچیده تر نیز میگردد. <strong>هدف: </strong>هدف این مطالعه بررسی حضورفاکتورهای حدت شامل eaeA، hlyA، stx1 و stx2در سویههای <em>اشریشیا کولای</em> جداشده از نیمچههای گوشتی مبتلا به کلی باسیلوزدر شمال شرق ایران بود. <strong>روش</strong><strong>کار:</strong> تعداد 78 سویه <em>اشریشیا کولای</em> از موارد هپاتیت و پریکاردیت نیمچههای گوشتی ارجائی به کلینیک آموزش دانشکده در طی سالهای 1390-1393 جداسازی گردید. این سویهها با استفاده از محیطهای انتخابی کشت مجدد گردیده و یک کلنی تیپیک از هر نمونه به روش PCR چند گانه از نظر حضور ژنهای حدت STECر(eaeA، hlyA، stx1 و stx2) مؤثر در بیماریهای ناشی از شیگا توکسین مورد بررسی قرار گرفت. <strong>نتایج:</strong> از تعداد 78 سویه جداشده <em>اشریشیا کولای</em>، تنها یک ایزوله واجد ژنهای eaeA و hlyA بود که فاقد ژنهای stx1 و stx2 بود. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> نتایج این بررسی نشان دهنده شیوع پایین ژنهای حدت سویههای ورو توکسیژنیک در <em>اشریشیا کولای</em> جدا شده از نیمچههای گوشتی مبتلا به کلی باسیلوزیس میباشد.https://ijvm.ut.ac.ir/article_57895_6c254af8a04ce6bb4bcfe111dc51bf2c.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401استفاده ازدومین ایمنیزای اگزوتوکسین A از سودوموناس آئروژینوزا به عنوان DNA
واکسن در موشهای دارای آلودگی تجربیاستفاده ازدومین ایمنیزای اگزوتوکسین A از سودوموناس آئروژینوزا به عنوان DNA
واکسن در موشهای دارای آلودگی تجربی1051125789610.22059/ijvm.2016.57896ENسحرنوری قراجلرگروه میکروبیولوژی, دانشکده دامپزشکی, دانشگاه ارومیه,ارومیه, ایران0000-0002-5123-5227ملاحتاحمدیگروه میکروبیولوژی, دانشکده دامپزشکی, دانشگاه ارومیه, ارومیه, ایرانشهرامشهابیگروه ایمونولوژی, دانشکده پزشکی, دانشگاه علوم پزشکی ارومیه, ارومیه, ایرانبهمنحسینیگروه باغبانی, دانشکده کشاورزی, دانشگاه ارومیه, ارومیه, ایرانJournal Article20151123روشی مناسب در ایجاد پاسخ ایمنی می باشد. سودوموناس آئروژینوزا تولید کننده DNA زمینه مطالعه: ایمنی زایی توسط<br /> 1b(دومین انتقال دهنده) وII اگزوتوکسین آ بوده که برای سلول های یوکاریوتی بسیار کشنده است. از آنجائیکه دومین های <br />از توکسین دارای خواص آنتی ژنیک هستند، بنابراین می توانند به عنوان نماینده مناسبی جهت ایجاد حفاظت در برابر عفونت های سودوموناسی در نظر گرفته شوند. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی ایمنی زایی پلاسمید نوترکیب حاوی دومین ایمنی زای اگزوتوکسین آ در برابرعفونتهای سودوموناسی است. روش کار: به منظور مطالعه اثرات بیولوژیک و ایمونولوژیک دومین های آنتی ژنیک <br />بود ساخته شد. برای بررسی اثرات از اگزوتوکسین آ 1bو II که حاوی دومین های (pET28aاگزوتوکسین آ، پلاسمید بیانی ( <br />توسط پلاسمید نوترکیب ایمن شدند وسپس در آن ها سوختگی BALB/c موش های داخل سلولی ناشی از بیان ژن نوترکیب <br />درجه سه ایجاد شده و پاسخ های ایمنی همورال عرضیابی شد. نتایج: ایمنی زایی توسط پلاسمید نوترکیب حاوی دومین سودوموناس آئروژینوزا گشت. علیهIgGوIgA از اگزوتوکسین آ منجر به افزایش تولید آنتی بادی های1b انتقالی و<br />ای منجر به کاهش تعداد باکتری ها در کبد، طحال، خون و محل سوختگی به طور قابل ملاحظهDNA ایمنی زایی توسط <br />پس از تزریق سودوموناس آئروژینوزا شده وبه طور قابل ملاحظه ای درصد بقاء موش های سوخته شده را افزایش داد. نتیجه گیری نهایی: ایمنی زایی توسط ژن های کد کننده محصولات آنتی ژنیک می تواند روش مناسبی برای محافظت در برابر عفونت های ناشی از سودوموناس آئروژینوزا باشد.روشی مناسب در ایجاد پاسخ ایمنی می باشد. سودوموناس آئروژینوزا تولید کننده DNA زمینه مطالعه: ایمنی زایی توسط<br /> 1b(دومین انتقال دهنده) وII اگزوتوکسین آ بوده که برای سلول های یوکاریوتی بسیار کشنده است. از آنجائیکه دومین های <br />از توکسین دارای خواص آنتی ژنیک هستند، بنابراین می توانند به عنوان نماینده مناسبی جهت ایجاد حفاظت در برابر عفونت های سودوموناسی در نظر گرفته شوند. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی ایمنی زایی پلاسمید نوترکیب حاوی دومین ایمنی زای اگزوتوکسین آ در برابرعفونتهای سودوموناسی است. روش کار: به منظور مطالعه اثرات بیولوژیک و ایمونولوژیک دومین های آنتی ژنیک <br />بود ساخته شد. برای بررسی اثرات از اگزوتوکسین آ 1bو II که حاوی دومین های (pET28aاگزوتوکسین آ، پلاسمید بیانی ( <br />توسط پلاسمید نوترکیب ایمن شدند وسپس در آن ها سوختگی BALB/c موش های داخل سلولی ناشی از بیان ژن نوترکیب <br />درجه سه ایجاد شده و پاسخ های ایمنی همورال عرضیابی شد. نتایج: ایمنی زایی توسط پلاسمید نوترکیب حاوی دومین سودوموناس آئروژینوزا گشت. علیهIgGوIgA از اگزوتوکسین آ منجر به افزایش تولید آنتی بادی های1b انتقالی و<br />ای منجر به کاهش تعداد باکتری ها در کبد، طحال، خون و محل سوختگی به طور قابل ملاحظهDNA ایمنی زایی توسط <br />پس از تزریق سودوموناس آئروژینوزا شده وبه طور قابل ملاحظه ای درصد بقاء موش های سوخته شده را افزایش داد. نتیجه گیری نهایی: ایمنی زایی توسط ژن های کد کننده محصولات آنتی ژنیک می تواند روش مناسبی برای محافظت در برابر عفونت های ناشی از سودوموناس آئروژینوزا باشد.https://ijvm.ut.ac.ir/article_57896_a7ab89e1942c9b3994b8be2934cba1a8.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401مقایسه آلودگی به لپتوسپیرا اینتروگانس در گوسفند و بزمقایسه آلودگی به لپتوسپیرا اینتروگانس در گوسفند و بز1131195789710.22059/ijvm.2016.57897ENمحمدحاجی حاجیکلاییگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران0000-0001-8964-8820سارهرضاییدانشگاه شهید چمران اهواز، دانشکده دامپزشکی، گروه علوم درمانگاهیعلیرضاقدردان مشهدیدانشگاه شهید چمران اهواز، دانشکده دامپزشکی، گروه علوم درمانگاهیمسعودقربانپوردانشگاه شهید چمران اهواز، دانشکده دامپزشکی، گروه پاتوبیولوژیغلامرضاعبدالله پوردانشگاه تهران، دانشکده دامپزشکی، گروه علوم درمانگاهیJournal Article20160125<strong>زمینه مطالعه: </strong> اکثر آلودگیهای ناشی از لپتوسپیرا در گوسفند و بز بدون علامت هستند اما ممکن است علائمی مانند تب، سقط جنین، مردهزایی و قطع تولید شیر را بدنبال داشته باشد. تفاوت رفتار تغذیهای گوسفند و بز ممکن است باعث اختلاف در میزان فراوانی آلودگی به <em>لپتوسپیرا اینتروگانس</em> در آنها شود. <strong>هدف:</strong> هدف از این مطالعه مقایسه شیوع آنتی بادیهای ضد گونه <em>لپتوسپیرا اینتروگانس</em> در گوسفند و بز میباشد. <strong>روش کار:</strong> بهمنظور مقایسه میزان شیوع سرولوژیکی لپتوسپیراهای بیماریزا در گوسفند و بز، از تعداد 246 راس گوسفند و 210 رأس بز از 12 گله و از 8 منطقه اهواز نمونههای خون اخذ گردید. نمونههای سرم با آزمایش آگلوتیناسیون میکروسکوپی (MAT) و با استفاده از سروتیپهای پومونا، کانیکولا، بالوم، ایکتروهموراژیه، گریپوتیفوزا، تاراسوی و آسترالیس ارزیابی شدند. <strong>نتایج:</strong> شیوع سرمی آلودگی به لپتوسپیرا در گوسفند 8.53 ٪ و در بز 10.95 % بود. بالاترین فراوانی سرمی در هر دو گونه مربوط به سروتیپ پومونا به میزان 68.18 ٪ در گوسفند و 56٪ در بز و بعد از آن به ترتیپ ایکتروهموراژیه (18.8%)، کانیکولا، هارجو و گریپوتیفوزا (هر کدام 4.5%) در گوسفند و ایکتروهموراژیه (28 %) و کانیکولا (16%) در بز قرار داشتند. بررسیهای آماری نشان داد که از نظر فراوانی آلودگی سرمی بین گوسفند و بز (0.428= p) و نیز بین گروههای سنی در گوسفند (0.310=p) و بز (0.363= p) اختلافی وجود ندارد. هرچند، یک گرایش به درصد آلودگی بیشتر در حیوانات بالغ (بالای سه سال سن) در مقایسه با جوانترها مشاهده گردید. توزیع فراوانی آلودگی به لپتوسپیرا در گوسفند (0.466= p) و بز( 0.710= p) هیج اختلاف آماری در بین مناطق مختلف را نشان نمیدهد.<strong> نتیجه گیری نهایی: </strong>از نتایج این مطالعه چنین نتیجهگیری میشود که اختلافی در درصد آلودگی به <em>لپتوسپیرا اینتروگانس</em> در بین گوسفند و بز که در یک گله و تحت شرایط مدیریتی یکسان نگهداری می شوند، وجود ندارد.<strong>زمینه مطالعه: </strong> اکثر آلودگیهای ناشی از لپتوسپیرا در گوسفند و بز بدون علامت هستند اما ممکن است علائمی مانند تب، سقط جنین، مردهزایی و قطع تولید شیر را بدنبال داشته باشد. تفاوت رفتار تغذیهای گوسفند و بز ممکن است باعث اختلاف در میزان فراوانی آلودگی به <em>لپتوسپیرا اینتروگانس</em> در آنها شود. <strong>هدف:</strong> هدف از این مطالعه مقایسه شیوع آنتی بادیهای ضد گونه <em>لپتوسپیرا اینتروگانس</em> در گوسفند و بز میباشد. <strong>روش کار:</strong> بهمنظور مقایسه میزان شیوع سرولوژیکی لپتوسپیراهای بیماریزا در گوسفند و بز، از تعداد 246 راس گوسفند و 210 رأس بز از 12 گله و از 8 منطقه اهواز نمونههای خون اخذ گردید. نمونههای سرم با آزمایش آگلوتیناسیون میکروسکوپی (MAT) و با استفاده از سروتیپهای پومونا، کانیکولا، بالوم، ایکتروهموراژیه، گریپوتیفوزا، تاراسوی و آسترالیس ارزیابی شدند. <strong>نتایج:</strong> شیوع سرمی آلودگی به لپتوسپیرا در گوسفند 8.53 ٪ و در بز 10.95 % بود. بالاترین فراوانی سرمی در هر دو گونه مربوط به سروتیپ پومونا به میزان 68.18 ٪ در گوسفند و 56٪ در بز و بعد از آن به ترتیپ ایکتروهموراژیه (18.8%)، کانیکولا، هارجو و گریپوتیفوزا (هر کدام 4.5%) در گوسفند و ایکتروهموراژیه (28 %) و کانیکولا (16%) در بز قرار داشتند. بررسیهای آماری نشان داد که از نظر فراوانی آلودگی سرمی بین گوسفند و بز (0.428= p) و نیز بین گروههای سنی در گوسفند (0.310=p) و بز (0.363= p) اختلافی وجود ندارد. هرچند، یک گرایش به درصد آلودگی بیشتر در حیوانات بالغ (بالای سه سال سن) در مقایسه با جوانترها مشاهده گردید. توزیع فراوانی آلودگی به لپتوسپیرا در گوسفند (0.466= p) و بز( 0.710= p) هیج اختلاف آماری در بین مناطق مختلف را نشان نمیدهد.<strong> نتیجه گیری نهایی: </strong>از نتایج این مطالعه چنین نتیجهگیری میشود که اختلافی در درصد آلودگی به <em>لپتوسپیرا اینتروگانس</em> در بین گوسفند و بز که در یک گله و تحت شرایط مدیریتی یکسان نگهداری می شوند، وجود ندارد.https://ijvm.ut.ac.ir/article_57897_cd796091c7788a4b59a24958dcd383bb.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401رخدادی از یک عفونت مختلط ناشی از عوامل قارچی (تریکوفایتون منتاگروفایتس واریته منتاگروفایتس) و انگلی (گلوبیلا دونا ) در ایگواناهای سبزرخدادی از یک عفونت مختلط ناشی از عوامل قارچی (تریکوفایتون منتاگروفایتس واریته منتاگروفایتس) و انگلی (گلوبیلا دونا ) در ایگواناهای سبز1211255789810.22059/ijvm.2016.57898ENعقیلشریف زادهمرکز تحقیقات قارچشناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-6442-0053علیرضاخسرویمرکز تحقیقات قارچ شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانحجت الهشکریگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تخصصی فناوریهای نوین آمل، آمل، ایراناسدبالالمرکز تحقیقات قارچشناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانفاطمهعرب خزائلیگروه انگل شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20151223<strong>زمینه مطالعه: </strong> ایگوانای سبز (<em>ایگوانا ایگوانا </em>) یکی از حیوانات جدید اگزوتیک وارداتی است که در کلینیکهای دامپزشکی ایران مورد توجه زیادی قرار گرفته است. علیرغم محبوبیتشان، اطلاعات ناچیزی در مورد بیماری آنها وجود دارد.<strong> هدف:</strong> هدف این مطالعه تشخیص عوامل بیماریزا در ایگواناهای سبز مبتلا به ضایعات پوستی بود. <strong>روش کار:</strong> حیوانات با علائم درماتیت خارشدار، دلمه، ریزش پولک، و درماتیت عمیق زخمیشونده در سرتاسر بدن به بیمارستان دام کوچک دانشکده دامپزشکی تهران، ایران آورده شدند. در طی معاینه بالینی، تراشههایی از سبورة خشک جهت تشخیص برداشت شدند و مورد آزمایش قرار گرفتند. نمونههای بالینی بر روی محیطهای سابورو دکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید و مایکوزیل آگار کشت داده شدند. <strong>نتایج: </strong>در آزمایش میکروسکوپی، عناصر قارچی بنام <em>تریکوفایتون منتاگروفایتس</em> واریته <em>منتاگروفایتس</em> و مایتهای پزوروپتیده بنام <em>گلوبیلا دونا</em> مشاهده گردیدند. <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی:</strong> این مورد اولین گزارش از حضور عوامل قارچی و انگلی بعنوان عوامل بیماریزای ناهنجاریهای پوستی در ایگواناهای سبز بود.<strong>زمینه مطالعه: </strong> ایگوانای سبز (<em>ایگوانا ایگوانا </em>) یکی از حیوانات جدید اگزوتیک وارداتی است که در کلینیکهای دامپزشکی ایران مورد توجه زیادی قرار گرفته است. علیرغم محبوبیتشان، اطلاعات ناچیزی در مورد بیماری آنها وجود دارد.<strong> هدف:</strong> هدف این مطالعه تشخیص عوامل بیماریزا در ایگواناهای سبز مبتلا به ضایعات پوستی بود. <strong>روش کار:</strong> حیوانات با علائم درماتیت خارشدار، دلمه، ریزش پولک، و درماتیت عمیق زخمیشونده در سرتاسر بدن به بیمارستان دام کوچک دانشکده دامپزشکی تهران، ایران آورده شدند. در طی معاینه بالینی، تراشههایی از سبورة خشک جهت تشخیص برداشت شدند و مورد آزمایش قرار گرفتند. نمونههای بالینی بر روی محیطهای سابورو دکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید و مایکوزیل آگار کشت داده شدند. <strong>نتایج: </strong>در آزمایش میکروسکوپی، عناصر قارچی بنام <em>تریکوفایتون منتاگروفایتس</em> واریته <em>منتاگروفایتس</em> و مایتهای پزوروپتیده بنام <em>گلوبیلا دونا</em> مشاهده گردیدند. <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی:</strong> این مورد اولین گزارش از حضور عوامل قارچی و انگلی بعنوان عوامل بیماریزای ناهنجاریهای پوستی در ایگواناهای سبز بود.https://ijvm.ut.ac.ir/article_57898_cb19a9cabbcb2ff3ff3aec4cfbd25662.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401یافته های اکوکاردیوگرافی داپلر پس از کارگذاری دریچه آئورت مهندسی بافت شده، در آئورت پیوند شده در آئورت توراسیک مدل گوسفندییافته های اکوکاردیوگرافی داپلر پس از کارگذاری دریچه آئورت مهندسی بافت شده، در آئورت پیوند شده در آئورت توراسیک مدل گوسفندی1271335789910.22059/ijvm.2016.57899ENمحمدرضامخبردزفولی) گروه بیماریهای داخلی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانحمیدتوانایی منش) گروه بیماریهای داخلی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-8293-0388محمدمهدیدهقانگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-8825-9070فرزادحیاتیگروه جراحی و رادیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانسیروسصادقیان چالشتریگروه بیماری های داخلی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران0000-0002-6852-077Xحسام الدیناکبرینگروه بهداشت و کنترل مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانپویاپورنقیگروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانJournal Article20160111زمینه مطالعه: بیماریهای دریچه از معمولترین مشکلات قلبی هستند و پیوند دریچه گزینه اصلی درمان در موارد پیشرفته به حساب میآید. هدف: در این مطالعه از دریچه مهندسی بافت شده در آئورت توراسیک استفاده شد و کارایی آن با هدف ارزیابی خواص مکانیکی دریچهها با اکوکاردیوگرافی ارزیابی شدند. روش کار: این مطالعه بر روی شش رأس گوسفند نر انجام شد. اکوکاردیوگرافی در همه گوسفندان 24 ساعت قبل از جراحی پیوند دریچه، 24 ساعت بعد (D1)، دو هفته بعد (W2) و چهار هفته بعد (W4) از جراحی انجام شد. از نمای طولی بطن چپ در سمت راست بدن برای ارزیابی وضعیت همودینامیک در طول دریچه آئورت استفاده شد. نتایج: انتگرال زمان سرعت (VTI) از 88/2±98/18 پیش از جراحی به 48/2±55/12 یک روز پس از جراحی رسید که تفاوت معناداری را نشان داد. سرعت میانگین هم در روز اول کاهش معناداری نسبت به پیش از جراحی نشان داد. ولی حداکثر سرعت در طول مطالعه ثابت باقی ماند. در هیچ زمانی گرادیان فشار تفاوت معناداری را نشان نداد. نتیجهگیرینهایی: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دریچه مهندسی شده در این مطالعه بعضی از فاکتورهای همودینامیک خون را تغییر داد ولی حرکت دریچه طبیعی طبیعی بود و عارضه معمول پس از استفاده از این دریچه آنوریسم بود که علت آن اسکافولد ضعیف دریچه بود.زمینه مطالعه: بیماریهای دریچه از معمولترین مشکلات قلبی هستند و پیوند دریچه گزینه اصلی درمان در موارد پیشرفته به حساب میآید. هدف: در این مطالعه از دریچه مهندسی بافت شده در آئورت توراسیک استفاده شد و کارایی آن با هدف ارزیابی خواص مکانیکی دریچهها با اکوکاردیوگرافی ارزیابی شدند. روش کار: این مطالعه بر روی شش رأس گوسفند نر انجام شد. اکوکاردیوگرافی در همه گوسفندان 24 ساعت قبل از جراحی پیوند دریچه، 24 ساعت بعد (D1)، دو هفته بعد (W2) و چهار هفته بعد (W4) از جراحی انجام شد. از نمای طولی بطن چپ در سمت راست بدن برای ارزیابی وضعیت همودینامیک در طول دریچه آئورت استفاده شد. نتایج: انتگرال زمان سرعت (VTI) از 88/2±98/18 پیش از جراحی به 48/2±55/12 یک روز پس از جراحی رسید که تفاوت معناداری را نشان داد. سرعت میانگین هم در روز اول کاهش معناداری نسبت به پیش از جراحی نشان داد. ولی حداکثر سرعت در طول مطالعه ثابت باقی ماند. در هیچ زمانی گرادیان فشار تفاوت معناداری را نشان نداد. نتیجهگیرینهایی: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دریچه مهندسی شده در این مطالعه بعضی از فاکتورهای همودینامیک خون را تغییر داد ولی حرکت دریچه طبیعی طبیعی بود و عارضه معمول پس از استفاده از این دریچه آنوریسم بود که علت آن اسکافولد ضعیف دریچه بود.https://ijvm.ut.ac.ir/article_57899_ad2a7e8fd325129b20de581bfbb694f0.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401رابطه بین گرلین و استروژن در تخمدان گوسفندان آبستنرابطه بین گرلین و استروژن در تخمدان گوسفندان آبستن1351415790010.22059/ijvm.2016.57900ENعلیسوخته زاریگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه لرستان، صندوق پستی 465، خرم آباد، ایرانمسعودعلیرضاییبخش بیوشیمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه لرستان، صندوق پستی 465، خرم آباد، ایرانJournal Article20151216<strong>زمینه مطالعه:</strong> گرلین، بعنوان یک لیگاند داخلی برای گیرنده ترشحی رشد بطور غالب در معده تولید میگردد و اخیراً بیان گرلین در جفت و تخمدان گزارش شده است. <strong>هدف:</strong> بنابراین ما تصمیم گرفتیم که گرلین تخمدانی را بصورت کمی ارزیابی و رابطه گرلین و استروژن را در طول نیمه دوم آبستنی در گوسفند بررسی کنیم. <strong>روش کار:</strong> نمونههای تخمدان از 40 میش آبستن در 3، 5/3، 4، 5/4 و 5 ماهگی از آبستنی در یک کشتارگاه محلی جمع آوری شدند. فولیکولها و جسم زرد فعال از بافتهای اطراف بصورت جداگانه تهیه گردیدند. نمونه ها با استفاده از بافر فسفات (یک دهم مولار با 7.40= pH) بر روی ازت مایع هموژنیزه شدند تا نمونههای مایع بدست آید. غلظت گرلین و استروژن بوسیله روش الیزا اندازهگیری شد و بترتیب بصورت میلی گرم و پیکوگرم در میلی گرم از پروتئین بافت برای گرلین و استروژن بیان گردید. <strong>نتایج:</strong> یک رابطه خطی بین گرلین و استروژن در فولیکولهای تخمدان وجود داشت ( 0.97=r,0.004=p) اما در جسم زرد این رابطه نبود. گرلین فولیکولها بطور معنیداری در 4، 5/4 و 5 ماهگی افزایش یافت (0.001>p) ولی گرلین جسم زرد بطور معنیداری در 5/4 ماهگی از آبستنی گوسفند کاهش یافت (0.01>p). در فولیکولهای تخمدان همچنین غلظت استروژن در 5-4 ماهگی آبستنی بالا بود (0.001>p) اما جسم زرد فعال فقط در 5 ماهگی غلظت استروژن بالاتری نشان داد (0.001>p). <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> این نتایج نقش گرلین را در سیستم تولید مثل برجسته میکند و دریچه جدیدی رو به مطالعات آینده باز میکند.<strong>زمینه مطالعه:</strong> گرلین، بعنوان یک لیگاند داخلی برای گیرنده ترشحی رشد بطور غالب در معده تولید میگردد و اخیراً بیان گرلین در جفت و تخمدان گزارش شده است. <strong>هدف:</strong> بنابراین ما تصمیم گرفتیم که گرلین تخمدانی را بصورت کمی ارزیابی و رابطه گرلین و استروژن را در طول نیمه دوم آبستنی در گوسفند بررسی کنیم. <strong>روش کار:</strong> نمونههای تخمدان از 40 میش آبستن در 3، 5/3، 4، 5/4 و 5 ماهگی از آبستنی در یک کشتارگاه محلی جمع آوری شدند. فولیکولها و جسم زرد فعال از بافتهای اطراف بصورت جداگانه تهیه گردیدند. نمونه ها با استفاده از بافر فسفات (یک دهم مولار با 7.40= pH) بر روی ازت مایع هموژنیزه شدند تا نمونههای مایع بدست آید. غلظت گرلین و استروژن بوسیله روش الیزا اندازهگیری شد و بترتیب بصورت میلی گرم و پیکوگرم در میلی گرم از پروتئین بافت برای گرلین و استروژن بیان گردید. <strong>نتایج:</strong> یک رابطه خطی بین گرلین و استروژن در فولیکولهای تخمدان وجود داشت ( 0.97=r,0.004=p) اما در جسم زرد این رابطه نبود. گرلین فولیکولها بطور معنیداری در 4، 5/4 و 5 ماهگی افزایش یافت (0.001>p) ولی گرلین جسم زرد بطور معنیداری در 5/4 ماهگی از آبستنی گوسفند کاهش یافت (0.01>p). در فولیکولهای تخمدان همچنین غلظت استروژن در 5-4 ماهگی آبستنی بالا بود (0.001>p) اما جسم زرد فعال فقط در 5 ماهگی غلظت استروژن بالاتری نشان داد (0.001>p). <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> این نتایج نقش گرلین را در سیستم تولید مثل برجسته میکند و دریچه جدیدی رو به مطالعات آینده باز میکند.https://ijvm.ut.ac.ir/article_57900_4ee13cb91daf38ac889b4802c0b123b1.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401بیان ژنهای EPSA1 و VPF در طی دوره تکامل جنینی و لاروی فیل ماهی
(Huso huso)بیان ژنهای EPSA1 و VPF در طی دوره تکامل جنینی و لاروی فیل ماهی
(Huso huso)1431505790110.22059/ijvm.2016.57901ENعلیطاهری میرقائدگروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپرشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-5568-1390Journal Article20160106<strong>زمینه مطالعه:</strong> ژن EPSA1ر(1 Endothelial PAS domain-containing protein) یک تنظیم کننده رونویسی تحت تأثیر شرایط<br />هایپوکسی بوده و ژن VPFر(Vascular Permeability Factor)<br />بعنوان یک فاکتور مهم برای رشد و تکامل عروق خونی میباشد. <strong>هدف:</strong> در<br />این مطالعه سطوح بیان ژنهای EPSA1 و VPF در<br />دوره تکامل لاروی فیل ماهی مورد بررسی قرار گرفت. <strong>روش کار: </strong> نمونه برداری از 12 مرحله تکاملی شامل 1، 2 و 4<br />روز قبل از تفریخ تخم، لارو های تازه تفریخ شده و لاروهای 1، 3، 6، 10، 15، 20، 25<br />و 50 روز پس از تفریخ صورت پذیرفت. نمونهها تا زمان انجام<br />مراحل کار و استخراج RNA در<br />فریزر<sup>o</sup>C80- نگهداری شدند. سپس<br />تغییرات میزان بیان ژنهای EPSA و VPF مورد مطالعه قرار گرفت و تفاوت بین بیان ژنهای مذکور در مراحل<br />مختلف تکاملی توسط آنالیز واریانس یک طرفه (one-way<br />ANOVA) مورد بررسی قرار گرفت. <strong>نتایج: </strong>بیان ژنهای ژنهای EPSA و VPF در<br />تمامی مراحل تکاملی جنینی و مراحل ابتدایی لاروی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که<br />بیان ژنهای ژنهای EPSA و VPF در دوره جنینی پایین بوده و سپس در زمان تفریخ و مراحل ابتدایی تکامل<br />لاروی افزایش در بیان مشاهده شد درحالیکه<br />با افزایش سن لارو بیان ژنهای مذکور روند<br />رو به کاهش داشت. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong><br />این مطالعه نشان میدهد که ارتباط<br />تنگاتنگی بین ژنهای ژنهای EPSA و VPF در<br />مراحل تکامل لاروی فیل ماهی وجود دارد و افزایش بیان ژنها مذکور در مراحل<br />ابتدای تفریخ و مراحل تکاملی لاروی جذب زرده فیل ماهی، نشان دهنده اهمیت آن در تکامل رگزایی میباشد<strong>زمینه مطالعه:</strong> ژن EPSA1ر(1 Endothelial PAS domain-containing protein) یک تنظیم کننده رونویسی تحت تأثیر شرایط<br />هایپوکسی بوده و ژن VPFر(Vascular Permeability Factor)<br />بعنوان یک فاکتور مهم برای رشد و تکامل عروق خونی میباشد. <strong>هدف:</strong> در<br />این مطالعه سطوح بیان ژنهای EPSA1 و VPF در<br />دوره تکامل لاروی فیل ماهی مورد بررسی قرار گرفت. <strong>روش کار: </strong> نمونه برداری از 12 مرحله تکاملی شامل 1، 2 و 4<br />روز قبل از تفریخ تخم، لارو های تازه تفریخ شده و لاروهای 1، 3، 6، 10، 15، 20، 25<br />و 50 روز پس از تفریخ صورت پذیرفت. نمونهها تا زمان انجام<br />مراحل کار و استخراج RNA در<br />فریزر<sup>o</sup>C80- نگهداری شدند. سپس<br />تغییرات میزان بیان ژنهای EPSA و VPF مورد مطالعه قرار گرفت و تفاوت بین بیان ژنهای مذکور در مراحل<br />مختلف تکاملی توسط آنالیز واریانس یک طرفه (one-way<br />ANOVA) مورد بررسی قرار گرفت. <strong>نتایج: </strong>بیان ژنهای ژنهای EPSA و VPF در<br />تمامی مراحل تکاملی جنینی و مراحل ابتدایی لاروی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که<br />بیان ژنهای ژنهای EPSA و VPF در دوره جنینی پایین بوده و سپس در زمان تفریخ و مراحل ابتدایی تکامل<br />لاروی افزایش در بیان مشاهده شد درحالیکه<br />با افزایش سن لارو بیان ژنهای مذکور روند<br />رو به کاهش داشت. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong><br />این مطالعه نشان میدهد که ارتباط<br />تنگاتنگی بین ژنهای ژنهای EPSA و VPF در<br />مراحل تکامل لاروی فیل ماهی وجود دارد و افزایش بیان ژنها مذکور در مراحل<br />ابتدای تفریخ و مراحل تکاملی لاروی جذب زرده فیل ماهی، نشان دهنده اهمیت آن در تکامل رگزایی میباشدhttps://ijvm.ut.ac.ir/article_57901_8722a84626684276d1678fcdaf631cc1.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410220160401گزارش ناهنجاری مونوسفالوس امفالوپاگوس در یک راس برهگزارش ناهنجاری مونوسفالوس امفالوپاگوس در یک راس بره1511565790210.22059/ijvm.2016.57902ENبهادرشجاعیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانمحمد ناصرناظمگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانسیدمحسنسجادیانگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانمحمدحسن زادهگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانحجت الهجعفریاداره دامپزشکی کهنوج، کرمان، ایرانJournal Article20151207<span style="font-size: 12pt;" lang="FA"> </span>
<span style="font-size: 12pt;" lang="FA">ناهنجاری دوتایی شدن از سمت خلف بدن اغلب دستگاه</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">های گوارش، ادراری تناسلی و حتی تنفسی را درگیر می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">کند. این ناهنجاری با طیف متفاوتی از دوتایی شدن به میزان کم تا تقریبا کامل دو حیوان گزارش شده است. در برخی از دوقلوهای به هم چسبیده، روند دوتایی شدن ممکن است تا ناحیه سر نیز کشیده شود. این نوع ناهنجاری در گونه</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">های متعددی از حیوانات اهلی دیده شده است و با توجه به حضور یک یا دو قلب به نام توراکوپاگوس و یا امفالوپاگوس خوانده می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">شود. در این مطالعه یک بره مرده دوتا شده با یک سر و دو تنه که در نواحی گردن و سینه به یکدیگر اتصال داشتند مورد مطالعه قرار گرفت. تشریح ماکروسکوپی حیوان و رادیوگرافی دیجیتال آن با دو حالت گماری جانبی و پشتی – شکمی انجام شد. در حیوان مطالعه شده حاضر، دوتایی شدن دستگاه گوارش از عقب به جلو فقط تا روده پیشین جنینی دیده شد در حالی که این اتفاق در اندام</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">هایی که در بدن موقعیت قدامی تری دارند، مانند قلب، ریه</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">ها و حتی قسمت</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">هایی از مغز دیده شد. ناهنجاری دوتایی شدن در گاو اغلب از سمت جلوی بدن و در گوسفند از سمت عقب بدن شروع شده و به طرف انتهای دیگر بدن پیشرفت می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">کند. بسته به میزان پیشرفت روند دوتایی شدن، اندام</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">هایی از بدن حیوان درگیر شده و اندام</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">های دیگر مستقل باقی می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">مانند. به نظر نویسندگان، نحوه دوتایی شدن در این حیوان تئوری اسپنسر را تقویت می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">کند. </span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA"> </span>
<span style="font-size: 12pt;" lang="FA">ناهنجاری دوتایی شدن از سمت خلف بدن اغلب دستگاه</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">های گوارش، ادراری تناسلی و حتی تنفسی را درگیر می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">کند. این ناهنجاری با طیف متفاوتی از دوتایی شدن به میزان کم تا تقریبا کامل دو حیوان گزارش شده است. در برخی از دوقلوهای به هم چسبیده، روند دوتایی شدن ممکن است تا ناحیه سر نیز کشیده شود. این نوع ناهنجاری در گونه</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">های متعددی از حیوانات اهلی دیده شده است و با توجه به حضور یک یا دو قلب به نام توراکوپاگوس و یا امفالوپاگوس خوانده می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">شود. در این مطالعه یک بره مرده دوتا شده با یک سر و دو تنه که در نواحی گردن و سینه به یکدیگر اتصال داشتند مورد مطالعه قرار گرفت. تشریح ماکروسکوپی حیوان و رادیوگرافی دیجیتال آن با دو حالت گماری جانبی و پشتی – شکمی انجام شد. در حیوان مطالعه شده حاضر، دوتایی شدن دستگاه گوارش از عقب به جلو فقط تا روده پیشین جنینی دیده شد در حالی که این اتفاق در اندام</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">هایی که در بدن موقعیت قدامی تری دارند، مانند قلب، ریه</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">ها و حتی قسمت</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">هایی از مغز دیده شد. ناهنجاری دوتایی شدن در گاو اغلب از سمت جلوی بدن و در گوسفند از سمت عقب بدن شروع شده و به طرف انتهای دیگر بدن پیشرفت می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">کند. بسته به میزان پیشرفت روند دوتایی شدن، اندام</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">هایی از بدن حیوان درگیر شده و اندام</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">های دیگر مستقل باقی می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">مانند. به نظر نویسندگان، نحوه دوتایی شدن در این حیوان تئوری اسپنسر را تقویت می</span><span style="font-size: 12pt;" dir="LTR"></span><span style="font-size: 12pt;" lang="FA">کند. </span>https://ijvm.ut.ac.ir/article_57902_6358a58cf060e2d5a5a2f50263cf8098.pdf