دانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901کلونینگ و بیان ژن میکرونم 5 ایمریا نکاتریکس در اشرشیاکلیکلونینگ و بیان ژن میکرونم 5 ایمریا نکاتریکس در اشرشیاکلی1571635867710.22059/ijvm.2016.58677ENمنصورمیاحیدانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهوازعباسجلودارگروه علوم پایه، بخش بیوشیمی و بیوتکنولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانشهروزمسائلیدر اداره کل دامپزشکی قم مشغول به مار است.حسینحمیدی نجاتگروه پاتوبیولوژی، بخش انگل شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمسعودصیفی آباد شاپوریگروه پاتوبیولوژی، بخش میکروب شناسی و ایمنی شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایراننغمهموری بختیاریگروه پاتوبیولوژی، بخش میکروب شناسی و ایمنی شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20160313<strong>زمینه مطالعه: </strong><em> آیمریا نکاتریکس</em> عامل کوکسیدیوز حداکثر تأثیر اقتصادی را بر روی تولید پرندگان دارد. به نظر میرسد پروتئینهای میکرونم نقش مهمی در حرکت انگل و تهاجم به سلولهای میزبان دارد. <strong>هدف:</strong> جداسازی و خالصسازی اووسیست <em>آیمریا نکاتریکس</em> از استان خوزستان-ایران بود. یک cDNA کد کننده پروتئین میکرونم 5 (EnMIC5) کلون و پس از بیان کردن این پروتئین نوترکیب، خاصیت ایمنیزایی آن توسط وسترن بلوتینگ مورد آزمایش قرار گرفت. <strong>روش کار:</strong> یک جفت پرایمر بر اساس توالی نوکلئوتیدی موجود برای ژن میکرونم 5 <em>آیمریا نکاتریکس</em> سویه LZ طراحی و به وسیله آن توالی بخشی از cDNA کد کننده این پروتئین به میزان bp 758 با استفاده از روش Semi- Nested RT-PCR تکثیر گردید سپس قطعه بدست آمده به درون وکتور pMAL-c2x حاوی پروتئین باند شونده به مالتوز کلون و در باکتری <em>E . coli</em> سویه TG1 بیان گردید. قطعه تکثیر شده، یک open reading frame 252 اسیدآمینه ای داشت که به میزان قابل توجهی حاوی مناطق حفاظت شده شامل پری کالکرئین پلاسمایی چسبنده و هفت جزء آبدوست بود. <strong>نتایج:</strong> در SDS-PAGE پروتئین الحاقی با وزن مولکولی در حدود 70 کیلو دالتون پس از القاء توسط IPTG بیان شد. آزمایش وسترن بلات نشان داد که پروتئین نوترکیب با سرم بدست آمده از جوجههای آلوده به <em>آیمریا نکاتریکس</em> واکنش میدهد. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> یافتهها نشان داد پروتئین بدست آمده قدرت ایمنیزایی نسبتاً خوبی داشته و میتواند در آینده مورد مطالعه بیشتری قرار گیرد.<strong>زمینه مطالعه: </strong><em> آیمریا نکاتریکس</em> عامل کوکسیدیوز حداکثر تأثیر اقتصادی را بر روی تولید پرندگان دارد. به نظر میرسد پروتئینهای میکرونم نقش مهمی در حرکت انگل و تهاجم به سلولهای میزبان دارد. <strong>هدف:</strong> جداسازی و خالصسازی اووسیست <em>آیمریا نکاتریکس</em> از استان خوزستان-ایران بود. یک cDNA کد کننده پروتئین میکرونم 5 (EnMIC5) کلون و پس از بیان کردن این پروتئین نوترکیب، خاصیت ایمنیزایی آن توسط وسترن بلوتینگ مورد آزمایش قرار گرفت. <strong>روش کار:</strong> یک جفت پرایمر بر اساس توالی نوکلئوتیدی موجود برای ژن میکرونم 5 <em>آیمریا نکاتریکس</em> سویه LZ طراحی و به وسیله آن توالی بخشی از cDNA کد کننده این پروتئین به میزان bp 758 با استفاده از روش Semi- Nested RT-PCR تکثیر گردید سپس قطعه بدست آمده به درون وکتور pMAL-c2x حاوی پروتئین باند شونده به مالتوز کلون و در باکتری <em>E . coli</em> سویه TG1 بیان گردید. قطعه تکثیر شده، یک open reading frame 252 اسیدآمینه ای داشت که به میزان قابل توجهی حاوی مناطق حفاظت شده شامل پری کالکرئین پلاسمایی چسبنده و هفت جزء آبدوست بود. <strong>نتایج:</strong> در SDS-PAGE پروتئین الحاقی با وزن مولکولی در حدود 70 کیلو دالتون پس از القاء توسط IPTG بیان شد. آزمایش وسترن بلات نشان داد که پروتئین نوترکیب با سرم بدست آمده از جوجههای آلوده به <em>آیمریا نکاتریکس</em> واکنش میدهد. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> یافتهها نشان داد پروتئین بدست آمده قدرت ایمنیزایی نسبتاً خوبی داشته و میتواند در آینده مورد مطالعه بیشتری قرار گیرد.https://ijvm.ut.ac.ir/article_58677_9d39b619fb234eed44dc01914394dbc3.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901شناسایی جدایه های کلستریدیوم پرفرنجنس واجد ژن آنتروتوکسین در بین تیپ های توکسینی مختلف از ایرانشناسایی جدایه های کلستریدیوم پرفرنجنس واجد ژن آنتروتوکسین در بین تیپ های توکسینی مختلف از ایران1651725867810.22059/ijvm.2016.58678ENاحمدرضاجباریموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیمجیداسماعیل زادآزمایشگاه مرکزی، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانفریباصمیمیدانشگاه پیام نور واحد تهران، تهران، ایرانJournal Article20160207 <br /><strong>زمینه مطالعه: </strong><em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> به عنوان میکروارگانیسم بیماریزا با انتشار وسیع شناخته شده است. این باکتری در انسان و حیوانات بیماریزایی بسیار مهمی دارد. در یک طبقه بندی کلاسیک <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> در پنج تیپ توکسینی (از A تا E) بر مبنای ترشح چهار توکسین اصلی (آلفا، بتا، اپسیلون و یوتا) قرار میگیرد. آنتروتوکسین به طور معمول در تایپینگ <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> استفاده نمیشود اما یک توکسین کشنده توام با فعالیت نکروتیک محسوب میگردد. تاکنون گزارش علمی منتشر شدهای در خصوص شناسایی جدایههای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> از حیوانات در ایران وجود ندارد. <strong>هدف:</strong> در این تحقیق حضور و فراوانی ژن آنتروتوکسین در بین جدایههای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> تیپهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت.<strong> روش کار:</strong> آزمایش PCR اختصاصی به منظور شناسایی ژن آنتروتوکسین <em>cpe</em> در بین جدایههای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> جدا شده از مبتلایان به بیماریهای رودهای دامها در ایران استفاده گردید. <strong>نتایج:</strong> نتایج نشان داد که ژن <em>cpe</em> در جدایههای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> تیپهای A، B، C، D به ترتیب با فراوانی 63% (11/7)، 25% (20/5)، 4/21% (14/3) و 3/53 (15/8) حضور دارد. در مجموع 23 جدایه از 60 جدایه مطالعه شده (3/31%) با PCR از نظر حضور ژن <em>cpe</em> مثبت بودند. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> این اولین گزارش از شناسایی موارد <em>cpe</em> مثبت در بین جدایهای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> عامل آنتروتوکسیمی در دامها در ایران می باشد. مطالعات تکمیلی به منظور بررسی میزان تأثیر افزایشی توکسین <em>cpe</em> در پاتوژنز بیماریهای رودهای حیوانات پیشنهاد می شود. <br /><strong>زمینه مطالعه: </strong><em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> به عنوان میکروارگانیسم بیماریزا با انتشار وسیع شناخته شده است. این باکتری در انسان و حیوانات بیماریزایی بسیار مهمی دارد. در یک طبقه بندی کلاسیک <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> در پنج تیپ توکسینی (از A تا E) بر مبنای ترشح چهار توکسین اصلی (آلفا، بتا، اپسیلون و یوتا) قرار میگیرد. آنتروتوکسین به طور معمول در تایپینگ <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> استفاده نمیشود اما یک توکسین کشنده توام با فعالیت نکروتیک محسوب میگردد. تاکنون گزارش علمی منتشر شدهای در خصوص شناسایی جدایههای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> از حیوانات در ایران وجود ندارد. <strong>هدف:</strong> در این تحقیق حضور و فراوانی ژن آنتروتوکسین در بین جدایههای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> تیپهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت.<strong> روش کار:</strong> آزمایش PCR اختصاصی به منظور شناسایی ژن آنتروتوکسین <em>cpe</em> در بین جدایههای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> جدا شده از مبتلایان به بیماریهای رودهای دامها در ایران استفاده گردید. <strong>نتایج:</strong> نتایج نشان داد که ژن <em>cpe</em> در جدایههای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> تیپهای A، B، C، D به ترتیب با فراوانی 63% (11/7)، 25% (20/5)، 4/21% (14/3) و 3/53 (15/8) حضور دارد. در مجموع 23 جدایه از 60 جدایه مطالعه شده (3/31%) با PCR از نظر حضور ژن <em>cpe</em> مثبت بودند. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> این اولین گزارش از شناسایی موارد <em>cpe</em> مثبت در بین جدایهای <em>کلستریدیوم پرفرنجنس</em> عامل آنتروتوکسیمی در دامها در ایران می باشد. مطالعات تکمیلی به منظور بررسی میزان تأثیر افزایشی توکسین <em>cpe</em> در پاتوژنز بیماریهای رودهای حیوانات پیشنهاد می شود.https://ijvm.ut.ac.ir/article_58678_71f5eed7a328d1961ec8b9a69b76420d.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901فعالیت ضدقارچی اسانس روغنی زنیان بر روی تعدادی از شایعترین عوامل بیماریزای قارچی در حیواناتفعالیت ضدقارچی اسانس روغنی زنیان بر روی تعدادی از شایعترین عوامل بیماریزای قارچی در حیوانات1731805867910.22059/ijvm.2016.58679ENحجت الهشکریگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تخصصی فناور یهای نوین آمل، آمل، ایرانعقیلشریف زادهمرکز تحقیقات قارچ شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانعلیرضاخسرویمرکز تحقیقات قارچ شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20160310<strong><span lang="FA">زمینه مطالعه: </span></strong><span lang="FA">مقاومت رو به رشد نسبت به داروهای ضدقارچی و کاهش تعداد داروهای موجود سبب شد تا بررسی در زمینه داروهای جایگزین</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA"> درمانی میان گیاهان آروماتیک و اسانس</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های روغنی</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">شان به</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ویژه با اثرات ضدقارچی انجام شود. <strong>هدف:</strong> هدف مطالعه حاضر، ارزیابی فعالیت ضدقارچی اسانس روغنی زنیان (</span><em><span dir="LTR">Trachyspermum ammi</span></em><span lang="FA">) در برابر شایع</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ترین قارچ</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های بیماریزا نظیر گونه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های <em>کاندیدا</em>، <em>آسپرژیلوس</em>، <em>کرایزوسپوریوم</em> و <em>ترایکوفایتون</em> بود. <strong>روش کار:</strong> اسانس روغنی از دانه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گیاه با روش تقطیر آبی به</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA"> دست آمد. آزمایش</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های حساسیت به صورت هالة مهار رشد (قطر) با روش دیسک دیفیوژن و حداقل غلظت مهاری (</span><span dir="LTR">MIC</span><span lang="FA">) و حداقل غلظت قارچ</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">کشی (</span><span dir="LTR">MFC</span><span lang="FA">) با روش میکرودایلوشن براث بیان شدند. <strong>نتایج:</strong> نتایج آزمایش</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های حساسیت نشان دادند که روغن زنیان در مقابل تمام سویه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های آزمایش شده فعال بود. قطرهای هالة مهار رشد روغن بین </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">11 و 60 بودند. همچنین روغن به ترتیب با مقادیر </span><span dir="LTR">MIC</span><span lang="FA"> و </span><span dir="LTR">MFC</span><span lang="FA"> بین </span><span dir="LTR">mg/ml 3/0</span><span lang="FA"> تا 5/2 و </span><span dir="LTR">mg/ml 6/0</span><span lang="FA"> تا 5 بسیار مؤثر بود. اسانس روغنی زنیان فعالیت معنی</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">داری را در مقابل گونه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های مختلف <em>کاندیدا</em> در مقایسه با سایر قارچ</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ها نشان داد (0.05></span><span dir="LTR">p</span><span lang="FA">). <strong>نتیجه</strong></span><strong><span dir="LTR"></span><span lang="FA">گیری نهایی:</span></strong><span lang="FA"> مطالعه حاضر نشان داد که اسانس روغنی زنیان فعالیت قابل ملاحظه ضدقارچی دارد و شایسته است تحقیقات گسترده</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">تری برای کاربرد بالینی آن جهت درمان عفونت</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های قارچی انجام پذیرد.</span><strong><span lang="FA">زمینه مطالعه: </span></strong><span lang="FA">مقاومت رو به رشد نسبت به داروهای ضدقارچی و کاهش تعداد داروهای موجود سبب شد تا بررسی در زمینه داروهای جایگزین</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA"> درمانی میان گیاهان آروماتیک و اسانس</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های روغنی</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">شان به</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ویژه با اثرات ضدقارچی انجام شود. <strong>هدف:</strong> هدف مطالعه حاضر، ارزیابی فعالیت ضدقارچی اسانس روغنی زنیان (</span><em><span dir="LTR">Trachyspermum ammi</span></em><span lang="FA">) در برابر شایع</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ترین قارچ</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های بیماریزا نظیر گونه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های <em>کاندیدا</em>، <em>آسپرژیلوس</em>، <em>کرایزوسپوریوم</em> و <em>ترایکوفایتون</em> بود. <strong>روش کار:</strong> اسانس روغنی از دانه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گیاه با روش تقطیر آبی به</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA"> دست آمد. آزمایش</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های حساسیت به صورت هالة مهار رشد (قطر) با روش دیسک دیفیوژن و حداقل غلظت مهاری (</span><span dir="LTR">MIC</span><span lang="FA">) و حداقل غلظت قارچ</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">کشی (</span><span dir="LTR">MFC</span><span lang="FA">) با روش میکرودایلوشن براث بیان شدند. <strong>نتایج:</strong> نتایج آزمایش</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های حساسیت نشان دادند که روغن زنیان در مقابل تمام سویه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های آزمایش شده فعال بود. قطرهای هالة مهار رشد روغن بین </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">11 و 60 بودند. همچنین روغن به ترتیب با مقادیر </span><span dir="LTR">MIC</span><span lang="FA"> و </span><span dir="LTR">MFC</span><span lang="FA"> بین </span><span dir="LTR">mg/ml 3/0</span><span lang="FA"> تا 5/2 و </span><span dir="LTR">mg/ml 6/0</span><span lang="FA"> تا 5 بسیار مؤثر بود. اسانس روغنی زنیان فعالیت معنی</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">داری را در مقابل گونه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های مختلف <em>کاندیدا</em> در مقایسه با سایر قارچ</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ها نشان داد (0.05></span><span dir="LTR">p</span><span lang="FA">). <strong>نتیجه</strong></span><strong><span dir="LTR"></span><span lang="FA">گیری نهایی:</span></strong><span lang="FA"> مطالعه حاضر نشان داد که اسانس روغنی زنیان فعالیت قابل ملاحظه ضدقارچی دارد و شایسته است تحقیقات گسترده</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">تری برای کاربرد بالینی آن جهت درمان عفونت</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های قارچی انجام پذیرد.</span>https://ijvm.ut.ac.ir/article_58679_235e56ba0f1bba7ea4cfb1a7c240a7aa.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901مقایسه دوز مورد نیاز القا، خصوصیات القا و برگشت از بیهوشی و تأثیرات قلبی-تنفسی تجویز همزمان کتوفول با دیازپام و میدازولام در سگهای سالممقایسه دوز مورد نیاز القا، خصوصیات القا و برگشت از بیهوشی و تأثیرات قلبی-تنفسی تجویز همزمان کتوفول با دیازپام و میدازولام در سگهای سالم1811905868010.22059/ijvm.2016.58680ENهادیایمانیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران0000-0002-1564-7240علیبنی آدمگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانبهمنمصلی نژادگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانشهرزادشعبانیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20160106<strong>زمینه مطالعه: </strong> تجویز همزمان داروهای بیهوشی به منظور کاهش اثرات ناخواسته هر یک از این داروها انجام میشود. <strong>هدف:</strong> این مطالعه به منظور بررسی اثرات تجویز همزمان کتوفول با دیازپام و میدازولام در سگهای سالم طراحی شد. <strong>روش کار:</strong> تعداد شش قلاده سگ بالغ نژاد مخلوط مورد استفاده قرار گرفتند. پس از آرامبخشی با داروی آسپرومازین (mg/kg 1/0)، بیهوشی با یکی از سه درمان کتوفول (KF، هر میلیلیتر شامل mg5 کتامین و mg5 پروپوفول)، کتوفول-دیازپام (KFD) و کتوفول-میدازولام (KFM) (هر میلیلیتر شامل mg5 کتوفول و mg5/2 دیازپام یا میدازولام) به صورت تصادفی القا شد. همه سگها هر سه درمان را به فاصله حداقل یک هفته دریافت نمودند. <strong>نتایج:</strong> دوز مورد نیاز برای القای بیهوشی در KFر(mg/kg 44/0±2/4) بالاتر از KFDر(mg/kg 6/0±27/2) و KFMر(mg/kg 25/0±68/1) تعیین شد (05/0>p). دوز نهایی دیازپام و میدازولام در KFD و KFM به ترتیب mg/kg 25/0±00/1 و mg/kg 10/0±73/0 بود (05/0<p). زمان مورد نیاز برای نشستن روی جناغ، ایستادن و راه رفتن طبیعی در گروه KFD و KFM طولانیتر از KF بود (05/0>p). تعداد ضربان قلب در KF در چندین نقطه زمانی افزایش یافت (05/0>p). تعداد تنفس در KF یک کاهش معنیداری را در زمان بیهوشی در مقایسه با زمان پایه نشان داد. ضربان قلب و تعداد تنفس در KFD و KFM ثبات بیشتری را نشان داد. کیفیت القا و برگشت از بیهوشی در هر سه درمان قابل قبول بود. <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی:</strong> تجویز همزمان کتوفول با دیازپام و کتامین مقدار داروی مورد نیاز برای القا را کاهش داد و برگشت از بیهوشی را طولانی ساخت. دیازپام و میدازولام توانستند برخی اثرات جانبی قلبی-تنفسی کتوفول را کاهش دهند.<strong>زمینه مطالعه: </strong> تجویز همزمان داروهای بیهوشی به منظور کاهش اثرات ناخواسته هر یک از این داروها انجام میشود. <strong>هدف:</strong> این مطالعه به منظور بررسی اثرات تجویز همزمان کتوفول با دیازپام و میدازولام در سگهای سالم طراحی شد. <strong>روش کار:</strong> تعداد شش قلاده سگ بالغ نژاد مخلوط مورد استفاده قرار گرفتند. پس از آرامبخشی با داروی آسپرومازین (mg/kg 1/0)، بیهوشی با یکی از سه درمان کتوفول (KF، هر میلیلیتر شامل mg5 کتامین و mg5 پروپوفول)، کتوفول-دیازپام (KFD) و کتوفول-میدازولام (KFM) (هر میلیلیتر شامل mg5 کتوفول و mg5/2 دیازپام یا میدازولام) به صورت تصادفی القا شد. همه سگها هر سه درمان را به فاصله حداقل یک هفته دریافت نمودند. <strong>نتایج:</strong> دوز مورد نیاز برای القای بیهوشی در KFر(mg/kg 44/0±2/4) بالاتر از KFDر(mg/kg 6/0±27/2) و KFMر(mg/kg 25/0±68/1) تعیین شد (05/0>p). دوز نهایی دیازپام و میدازولام در KFD و KFM به ترتیب mg/kg 25/0±00/1 و mg/kg 10/0±73/0 بود (05/0<p). زمان مورد نیاز برای نشستن روی جناغ، ایستادن و راه رفتن طبیعی در گروه KFD و KFM طولانیتر از KF بود (05/0>p). تعداد ضربان قلب در KF در چندین نقطه زمانی افزایش یافت (05/0>p). تعداد تنفس در KF یک کاهش معنیداری را در زمان بیهوشی در مقایسه با زمان پایه نشان داد. ضربان قلب و تعداد تنفس در KFD و KFM ثبات بیشتری را نشان داد. کیفیت القا و برگشت از بیهوشی در هر سه درمان قابل قبول بود. <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی:</strong> تجویز همزمان کتوفول با دیازپام و کتامین مقدار داروی مورد نیاز برای القا را کاهش داد و برگشت از بیهوشی را طولانی ساخت. دیازپام و میدازولام توانستند برخی اثرات جانبی قلبی-تنفسی کتوفول را کاهش دهند.https://ijvm.ut.ac.ir/article_58680_2681ecae9d2dd6ece12e2bf96527c767.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901میانجیگری گیرند ههای NMDA و متابوتروپیک نوع 1 گلوتامات ب ر ک ا ه ش
اخذ غذای القا شده با دوپامین در جوجهمیانجیگری گیرند ههای NMDA و متابوتروپیک نوع 1 گلوتامات ب ر ک ا ه ش
اخذ غذای القا شده با دوپامین در جوجه1911995868110.22059/ijvm.2016.58681ENمحمدرضاطاهریانگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانعلیباغبانزادهگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایرانمرتضیزنده دلگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران9423 8252 0001 0000Journal Article20160112<strong>زمینه مطالعه: </strong> رفتار تغذیهای از راه مسیرهای پیچیده بواسطه سیگنالهای مرکزی و اندامهای محیطی تنظیم میشود. مشخص شده است که سیستم دوپامینرژیک و گلوتاماترژیک نقش مهمی در تنظیم مصرف خوراک دارند اما گزارشات کمی در مورد تقابل عمل آنها در پرندگان وجود دارد. <strong>هدف:</strong> این مطالعه بهمنظور بررسی نقش سیستم گلوتاماترژیک بر کاهش اشتهای ناشی از دوپامین در جوجههای گوشتی یک روزه طراحی شد. <strong>روش کار:</strong> در آزمایش اول جوجهها تزریق داخل بطنی مغزی محلول کنترل، دوپامین (4nmol)، رMK-801 (آنتاگونیست گیرنده NMDA گلوتاماتی، nmol15) و تزریق توام دوپامین + MK-801 را دریافت کردند. در آزمایش دوم جوجهها با محلول کنترل، دوپامین (4nmol)،ر CNQX (آنتاگونیست گیرنده AMPA گلوتاماتی، nmol390) و استفاده توام دوپامین + AMPA تزریق داخل بطنی مغزی شدند. در آزمایش سوم جوجهها تزریق داخل بطنی مغزی محلول کنترل، دوپامین (4nmol)،رAIDA (آنتاگونیست گیرنده mGLUR1 گلوتاماتی، nmol2) و دوپامین + AIDA را دریافت کردند. آزمایش 4 و 5 مشابه آزمایش 3 بود بطوریکه جوجهها LY341495 (آنتاگونیست گیرنده mGLUR2 گلوتاماتی، nmol150) و UBP1112 (آنتاگونیست گیرنده mGLUR3 گلوتاماتی، nmol2) را بجای AIDA دریافت کردند. سپس مصرف تجمعی خوراک تا 120 دقیقه پس از تزریق اندازهگیری شد. <strong>نتایج:</strong> با توجه به نتایج بدست آمده تزریق داخل بطنی مغزی دوپامین بطور معنیداری موجب کاهش اخذ غذا شد (001/0>p). تزریق توام دوپامین و MK-801 موجب کاهش اثرات ضد اشتهایی دوپامین شد (001/0>p). مصرف خوراک در جوجهها بواسطه تزریق توام دوپامین و AIDA افزایش یافت (001/0>p). <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی:</strong> نتایج نشاندهنده این بود که کاهش اشتهای ناشی از دوپامین از طریق گیرندههای NMDA و mGLUR1 گلوتاماترژیک در جوجههای گوشتی میانجیگری میشود.<strong>زمینه مطالعه: </strong> رفتار تغذیهای از راه مسیرهای پیچیده بواسطه سیگنالهای مرکزی و اندامهای محیطی تنظیم میشود. مشخص شده است که سیستم دوپامینرژیک و گلوتاماترژیک نقش مهمی در تنظیم مصرف خوراک دارند اما گزارشات کمی در مورد تقابل عمل آنها در پرندگان وجود دارد. <strong>هدف:</strong> این مطالعه بهمنظور بررسی نقش سیستم گلوتاماترژیک بر کاهش اشتهای ناشی از دوپامین در جوجههای گوشتی یک روزه طراحی شد. <strong>روش کار:</strong> در آزمایش اول جوجهها تزریق داخل بطنی مغزی محلول کنترل، دوپامین (4nmol)، رMK-801 (آنتاگونیست گیرنده NMDA گلوتاماتی، nmol15) و تزریق توام دوپامین + MK-801 را دریافت کردند. در آزمایش دوم جوجهها با محلول کنترل، دوپامین (4nmol)،ر CNQX (آنتاگونیست گیرنده AMPA گلوتاماتی، nmol390) و استفاده توام دوپامین + AMPA تزریق داخل بطنی مغزی شدند. در آزمایش سوم جوجهها تزریق داخل بطنی مغزی محلول کنترل، دوپامین (4nmol)،رAIDA (آنتاگونیست گیرنده mGLUR1 گلوتاماتی، nmol2) و دوپامین + AIDA را دریافت کردند. آزمایش 4 و 5 مشابه آزمایش 3 بود بطوریکه جوجهها LY341495 (آنتاگونیست گیرنده mGLUR2 گلوتاماتی، nmol150) و UBP1112 (آنتاگونیست گیرنده mGLUR3 گلوتاماتی، nmol2) را بجای AIDA دریافت کردند. سپس مصرف تجمعی خوراک تا 120 دقیقه پس از تزریق اندازهگیری شد. <strong>نتایج:</strong> با توجه به نتایج بدست آمده تزریق داخل بطنی مغزی دوپامین بطور معنیداری موجب کاهش اخذ غذا شد (001/0>p). تزریق توام دوپامین و MK-801 موجب کاهش اثرات ضد اشتهایی دوپامین شد (001/0>p). مصرف خوراک در جوجهها بواسطه تزریق توام دوپامین و AIDA افزایش یافت (001/0>p). <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی:</strong> نتایج نشاندهنده این بود که کاهش اشتهای ناشی از دوپامین از طریق گیرندههای NMDA و mGLUR1 گلوتاماترژیک در جوجههای گوشتی میانجیگری میشود.https://ijvm.ut.ac.ir/article_58681_7baeccc7150b61da71ff6c3785c07d34.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901اندازه گیری رفتار مکانیکی روده کوچک گوسفند با استفاده از آزمون های تجربیاندازه گیری رفتار مکانیکی روده کوچک گوسفند با استفاده از آزمون های تجربی2012075868210.22059/ijvm.2016.58682ENآیسارسولیگروه بیومکانیک، دانشکده مهندسی پزشکی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایرانناصرفتورائیگروه بیومکانیک، دانشکده مهندسی پزشکی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایرانJournal Article20160124<strong>زمینه مطالعه: </strong> اطلاعات جامعی در مورد خواص مکانیکی روده گوسفند وجود ندارد. <strong>هدف:</strong> برای این منظور تعدادی آزمونهای کشش دومحوری انجام شد و مدل بنیادی برای توصیف خواص مکانیکی بافت روده گوسفند استخراج شد. <strong>روش کار: </strong>یازده نمونه تازه گوسفندی تهیه شد و آزمونهای مسطح دومحوری بر نمونهها با اعمال همزمان نیرو در دو جهت طولی و پیرامونی انجام شد. سپس دادههای اندازهگیری شده با مدل ناهمسانگرد چهار پارامتر فانگ و مدل مونی-ریولین بهینه شده برازش شدند. <strong>نتایج: </strong>دادهها درجهای از ناهمسانگردی را نشان دادند. جهت سختی بافت قابل پیش بینی نبود. تعدادی از نمونهها در جهت پیرامونی سخت تر بودند و بعضیها در جهت طولی. میانگین نتایج نشان داد که جهت پیرامونی سخت تر می باشد. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> میتوان نتیجه گرفت که روده گوسفند به عنوان بافت ناهمسانگرد غیر خطی رفتار میکند که با مدل مونی-ریولین بهتر برازش می شود.<strong>زمینه مطالعه: </strong> اطلاعات جامعی در مورد خواص مکانیکی روده گوسفند وجود ندارد. <strong>هدف:</strong> برای این منظور تعدادی آزمونهای کشش دومحوری انجام شد و مدل بنیادی برای توصیف خواص مکانیکی بافت روده گوسفند استخراج شد. <strong>روش کار: </strong>یازده نمونه تازه گوسفندی تهیه شد و آزمونهای مسطح دومحوری بر نمونهها با اعمال همزمان نیرو در دو جهت طولی و پیرامونی انجام شد. سپس دادههای اندازهگیری شده با مدل ناهمسانگرد چهار پارامتر فانگ و مدل مونی-ریولین بهینه شده برازش شدند. <strong>نتایج: </strong>دادهها درجهای از ناهمسانگردی را نشان دادند. جهت سختی بافت قابل پیش بینی نبود. تعدادی از نمونهها در جهت پیرامونی سخت تر بودند و بعضیها در جهت طولی. میانگین نتایج نشان داد که جهت پیرامونی سخت تر می باشد. <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> میتوان نتیجه گرفت که روده گوسفند به عنوان بافت ناهمسانگرد غیر خطی رفتار میکند که با مدل مونی-ریولین بهتر برازش می شود.https://ijvm.ut.ac.ir/article_58682_81ca2a37b9faaf17f6a41385c7458828.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901جداسازی و مطالعه ویژگیهای فنوتیپی و مولکولی گونههای آئروموناسهای متحرک عامل سپتیسمی هموراژیک باکتریایی در برخی مزارع مبتلای کپورماهیان پرورشی کشورجداسازی و مطالعه ویژگیهای فنوتیپی و مولکولی گونههای آئروموناسهای متحرک عامل سپتیسمی هموراژیک باکتریایی در برخی مزارع مبتلای کپورماهیان پرورشی کشور2092165868310.22059/ijvm.2016.58683ENمهدیسلطانیگروه بهداست آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران7133 5367 0002 0000سیده مهسامقیمیدانشجوی دکترای تخصصی رشته بهداشت آبزیان؛ دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهرانحسینعلیایراهیم زاده موسویاستاد،بخش بهداشت آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران0000-0002-9442-786Xکاظمعبدیاستادیار، متخصص بهداشت آبزیان، دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان، سازمان دامپزشکی کشورالههسلطانیگروه میکروبیولوژی پردیس علوم دانشگاه تهرانJournal Article20160124<strong>زمینه مطالعه: </strong> آئروموناسهای متحرک عامل تلفات سنگین در مزارع پرورش کپورماهیان ایران در فصول بهار و تابستان میباشند. <strong>هدف:</strong> هدف از انجام مطالعه حاضر جداسازی و شناسایی ویژگیهای فنوتیپی و مولکولی گونههای آئروموناسهای متحرک در برخی از مزارع پرورشی کپورماهیان کشور بوده است. <strong>روش کار:</strong> به این منظور نمونههای بافت کلیه 40 نمونه ماهی دارای علائم بالینی از 22 مزرعه مورد بررسی قرار گرفت. پس از کشت از بافت کلیه ماهیان بیمار روی محیط ژلوز خوندار، آزمایشهای بیوشیمیایی جهت شناسایی جنسهای باکتریایی انجام شد. به منظور تأیید تشخیص پس از استخراج DNA نمونهها و ارزیابی کیفیت DNAهای استخراجشده، آزمایش PCR صورت گرفت. در این آزمایش از یک جفت آغازگر برای شناسایی ژن 16S rRNA باکتری استفاده شد. نمونههای تأییدشده تعیین توالی گردید و مطالعات فیلوژنتیک بر روی جدایهها با استفاده از نرمافزار MEGA نسخه 6 انجام شد. <strong>نتایج:</strong> از کل نمونههای مورد مطالعه 19 نمونه به عنوان گونههای آئروموناسهای متحرک با استفاده از آزمایشهای بیوشیمیایی و نیز تولید باند 1200 بازی از ژن موردنظر روی ژل الکتروفور 1% شناسایی شدند. پس از تعیین توالی، این گونهها به عنوان <em>Aeromonas hydrophila</em> و <em> </em><em>A. veronii biovar veronii</em> تشخیص داده شد. <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی: </strong>مطالعات فیلوژنتیک نشان داد که سویههای آئروموناسهای متحرک مورد مطالعه در دو خوشه و چهار گروه ژنتیکی قرار دارند.<strong>زمینه مطالعه: </strong> آئروموناسهای متحرک عامل تلفات سنگین در مزارع پرورش کپورماهیان ایران در فصول بهار و تابستان میباشند. <strong>هدف:</strong> هدف از انجام مطالعه حاضر جداسازی و شناسایی ویژگیهای فنوتیپی و مولکولی گونههای آئروموناسهای متحرک در برخی از مزارع پرورشی کپورماهیان کشور بوده است. <strong>روش کار:</strong> به این منظور نمونههای بافت کلیه 40 نمونه ماهی دارای علائم بالینی از 22 مزرعه مورد بررسی قرار گرفت. پس از کشت از بافت کلیه ماهیان بیمار روی محیط ژلوز خوندار، آزمایشهای بیوشیمیایی جهت شناسایی جنسهای باکتریایی انجام شد. به منظور تأیید تشخیص پس از استخراج DNA نمونهها و ارزیابی کیفیت DNAهای استخراجشده، آزمایش PCR صورت گرفت. در این آزمایش از یک جفت آغازگر برای شناسایی ژن 16S rRNA باکتری استفاده شد. نمونههای تأییدشده تعیین توالی گردید و مطالعات فیلوژنتیک بر روی جدایهها با استفاده از نرمافزار MEGA نسخه 6 انجام شد. <strong>نتایج:</strong> از کل نمونههای مورد مطالعه 19 نمونه به عنوان گونههای آئروموناسهای متحرک با استفاده از آزمایشهای بیوشیمیایی و نیز تولید باند 1200 بازی از ژن موردنظر روی ژل الکتروفور 1% شناسایی شدند. پس از تعیین توالی، این گونهها به عنوان <em>Aeromonas hydrophila</em> و <em> </em><em>A. veronii biovar veronii</em> تشخیص داده شد. <strong>نتیجه</strong><strong>گیری نهایی: </strong>مطالعات فیلوژنتیک نشان داد که سویههای آئروموناسهای متحرک مورد مطالعه در دو خوشه و چهار گروه ژنتیکی قرار دارند.https://ijvm.ut.ac.ir/article_58683_6a2bd9946d09e8283411c94b45a59a14.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901اثر پوسته خارجی به عنوان یک منبع فیبر جیرههای نامحلول بر ریخت شناسی و جمعیت لاکتوباسیلوسها و اشریشیا کولی روده جوجههای گوشتیاثر پوسته خارجی به عنوان یک منبع فیبر جیرههای نامحلول بر ریخت شناسی و جمعیت لاکتوباسیلوسها و اشریشیا کولی روده جوجههای گوشتی2172245868410.22059/ijvm.2016.58684ENعلیاباذریدانش آموخته گروه علوم دامی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانبهمننویدشاد2( گروه علوم دامی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانفرزادمیرزائی آقجه قشلاقگروه علوم دامی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانسعیدنیکبین2( گروه علوم دامی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانJournal Article20160306<strong><span lang="FA">زمینه مطالعه:</span></strong><span lang="FA"> گزارش</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">هایی در مورد اثرات مثبت فیبر نامحلول جیره بر بازدهی جوجه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گوشتی وجود دارد. <strong>هدف:</strong> این مطالعه به منظور تعیین اثر سطح مصرف و اندازه ذرات پوسته برنج در جیره جوجه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گوشتی بر جمعیت باکتریایی ایلئوم و سکوم و ریخت شناسی روده کوچک انجام گرفت. <strong>روش کار:</strong> جیره</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های آزمایشی عبارت بودند از یک جیره شاهد فاقد پوسته برنج و چهار جیره حاوی</span><span dir="LTR">g/kg 5/7</span><span lang="FA"> یا 15 پوسته برنج با اندازه ذرات کمتر از </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">1 یا بین </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">2-1. <strong>نتایج: </strong>فیبر نامحلول جیره مصرف خوراک گروه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های آزمایشی را تحت تأثیر قرار نداد. بهترین افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در جوجه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گوشتی تغذیه شده با جیره حاویش </span><span dir="LTR">g/kg</span><span lang="FA">5 پوسته برنج با اندازه ذرات کمتر از </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">1 ثبت شد (05/0 ></span><span dir="LTR">p</span><span lang="FA">). در دودنوم و ژژنوم، نسبت عمق کریپت به ارتفاع ویلی در گروه شاهد به طور معنی داری کمتر از سایر گروه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ها بود (05/0 ></span><span dir="LTR">p</span><span lang="FA">). در ایلئوم، تمام پرنده</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های تغذیه شده با پوسته برنج به استثناء گروه تغذیه شده با جیره حاوی </span><span dir="LTR">g/kg 15</span><span lang="FA"> پوسته برنج با اندازه ذرات </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">2-1، جمعیت لاکتوباسیلوسی بیشتر و جمعیت</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های ا.کولی و کولیفورم</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های کمتری نسبت به گروه شاهد داشتند (05/0 ></span><span dir="LTR">p</span><span lang="FA">). <strong>نتیجه</strong></span><strong><span dir="LTR"></span><span lang="FA">گیری نهایی:</span></strong><span lang="FA"> نتایج این تحقیق پیشنهاد می</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">نماید که استفاده از سطح </span><span dir="LTR">g/kg</span><span lang="FA">5/7 پوسته برنج با اندازه ذرات بزرگتر (</span><span dir="LTR">mm 2-1</span><span lang="FA">) بطور موثری منجر به بهبود بازدهی رشد گردید. اثرات مثبت فیبر نامحلول جیره بر بازدهی رشد جوجه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گوشتی در مطالعه حاضر احتمالاً از بهبود در ظرفیت هضمی روده ناشی نشده ، بلکه در نتیجه ایجاد تغییراتی مطلوب در جمعیت باکتریایی مجرای روده بوده است.</span><strong><span lang="FA">زمینه مطالعه:</span></strong><span lang="FA"> گزارش</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">هایی در مورد اثرات مثبت فیبر نامحلول جیره بر بازدهی جوجه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گوشتی وجود دارد. <strong>هدف:</strong> این مطالعه به منظور تعیین اثر سطح مصرف و اندازه ذرات پوسته برنج در جیره جوجه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گوشتی بر جمعیت باکتریایی ایلئوم و سکوم و ریخت شناسی روده کوچک انجام گرفت. <strong>روش کار:</strong> جیره</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های آزمایشی عبارت بودند از یک جیره شاهد فاقد پوسته برنج و چهار جیره حاوی</span><span dir="LTR">g/kg 5/7</span><span lang="FA"> یا 15 پوسته برنج با اندازه ذرات کمتر از </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">1 یا بین </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">2-1. <strong>نتایج: </strong>فیبر نامحلول جیره مصرف خوراک گروه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های آزمایشی را تحت تأثیر قرار نداد. بهترین افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در جوجه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گوشتی تغذیه شده با جیره حاویش </span><span dir="LTR">g/kg</span><span lang="FA">5 پوسته برنج با اندازه ذرات کمتر از </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">1 ثبت شد (05/0 ></span><span dir="LTR">p</span><span lang="FA">). در دودنوم و ژژنوم، نسبت عمق کریپت به ارتفاع ویلی در گروه شاهد به طور معنی داری کمتر از سایر گروه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ها بود (05/0 ></span><span dir="LTR">p</span><span lang="FA">). در ایلئوم، تمام پرنده</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های تغذیه شده با پوسته برنج به استثناء گروه تغذیه شده با جیره حاوی </span><span dir="LTR">g/kg 15</span><span lang="FA"> پوسته برنج با اندازه ذرات </span><span dir="LTR">mm</span><span lang="FA">2-1، جمعیت لاکتوباسیلوسی بیشتر و جمعیت</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های ا.کولی و کولیفورم</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های کمتری نسبت به گروه شاهد داشتند (05/0 ></span><span dir="LTR">p</span><span lang="FA">). <strong>نتیجه</strong></span><strong><span dir="LTR"></span><span lang="FA">گیری نهایی:</span></strong><span lang="FA"> نتایج این تحقیق پیشنهاد می</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">نماید که استفاده از سطح </span><span dir="LTR">g/kg</span><span lang="FA">5/7 پوسته برنج با اندازه ذرات بزرگتر (</span><span dir="LTR">mm 2-1</span><span lang="FA">) بطور موثری منجر به بهبود بازدهی رشد گردید. اثرات مثبت فیبر نامحلول جیره بر بازدهی رشد جوجه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های گوشتی در مطالعه حاضر احتمالاً از بهبود در ظرفیت هضمی روده ناشی نشده ، بلکه در نتیجه ایجاد تغییراتی مطلوب در جمعیت باکتریایی مجرای روده بوده است.</span>https://ijvm.ut.ac.ir/article_58684_6ec72126a3f2f5afd73027d0582dc94d.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901مطالعه هیستومورفومتری و هیستوشیمی تغییرات بیضه موش متعاقب تجویز کافور و بررسی نقش محافظتی ویتامین Eمطالعه هیستومورفومتری و هیستوشیمی تغییرات بیضه موش متعاقب تجویز کافور و بررسی نقش محافظتی ویتامین E2252355868510.22059/ijvm.2016.58685ENحسنمروتیبخش بافت شناسی، گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0003-0275-1636مسعودادیب مرادیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، ایرانعلیکلانتری حصاریبخش بافت شناسی، گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانرامینمظاهری نژاد فردبخش میکروبیولوژی، گروه پاتوبیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایرانحمید رضامرادیبخش بافت شناسی، پروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-5854-085XJournal Article20160418<strong>زمینه مطالعه: </strong> در طب سنتی برخی از کشورهای آسیایی این تصور وجود دارد که کافور میتواند در کاهش میل جنسی افراد نقش داشته باشد. با این حال مطالعات در این زمینه نیز بسیار محدود میباشد. <strong>هدف:</strong> از این رو در تحقیق حاضر علاوه بر بررسی دقیقتر اثرات کافور بر پارامترهای بیضه، اسپرم و فاکتورهای سرمی، نقش ویتامین E به عنوان یک آنتیاکسیدانت در درمان عوارض ناشی از کافور بررسی شد. <strong>روش کار:</strong> در این تحقیق از 50 قطعه موش سوری نر بالغ (balb/c) 20 تا 25 گرمی در 5 گروه استفاده شد. گروه اول کنترل، دریافت کننده سرم فیزیولوژی (CO)، دو گروه کنترل شم، به ترتیب دریافت کننده روغن زیتون تنها (OL) و گروه دریافت کننده ترکیبی از ویتامین E و روغن زیتون (OL+E)، و نهایتاً دو گروه تجربی دریافت کننده کافور تنها (CA) و گروه دریافت کننده کافور به همراه ویتامین Eر(CA+E). کافور با دوز mg/kg 30 و ویتامین E نیز با دوز mg/kg100 تهیه گردید. تمام مواد به صورت خوراکی (گاواژ) و دوره 35 روزه تجویز شدند. پس از اتمام دوره درمان از طریق قلب خونگیری انجام و نمونههای سرمی جهت آزمایشات سرمی و تعیین سطح تستوسترون، نمونههای اسپرم برای بررسی اسپرم و نمونههای بافتی نیز پس از جدا سازی در داخل فرمالین و ازت مایع فیکس شده و پس از انجام برشهای پارافینی و انجمادی در نهایت با رنگ آمیزیهای معمولی و اختصاصی مورد بررسی قرار گرفتند. <strong>نتایج:</strong> نتایج نشان دهنده کاهش معنیدار تعداد اسپرم، درصد اسپرمهای زنده و بالغ، کاهش اکثر پارامترهای مورفومتریک بیضه، تغییرات هیستوشیمی و عدم تغییر سطح هورمون تستوسترون سرمی در گروه دریافت کننده کافور بود در حالی که ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدانت بصورت خفیفی توانسته بود اثرات کافور را کاهش دهد (05/0>p). <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> میتوان نتیجه گرفت که کافور بر پارامترهای کیفیت اسپرم و بیضه در موش سوری تأثیر داشته و ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدانت، قادر به تعدیل عوارض ناشی از دریافت کافور در رابطه با پارامترهای مذکور میباشد.<strong>زمینه مطالعه: </strong> در طب سنتی برخی از کشورهای آسیایی این تصور وجود دارد که کافور میتواند در کاهش میل جنسی افراد نقش داشته باشد. با این حال مطالعات در این زمینه نیز بسیار محدود میباشد. <strong>هدف:</strong> از این رو در تحقیق حاضر علاوه بر بررسی دقیقتر اثرات کافور بر پارامترهای بیضه، اسپرم و فاکتورهای سرمی، نقش ویتامین E به عنوان یک آنتیاکسیدانت در درمان عوارض ناشی از کافور بررسی شد. <strong>روش کار:</strong> در این تحقیق از 50 قطعه موش سوری نر بالغ (balb/c) 20 تا 25 گرمی در 5 گروه استفاده شد. گروه اول کنترل، دریافت کننده سرم فیزیولوژی (CO)، دو گروه کنترل شم، به ترتیب دریافت کننده روغن زیتون تنها (OL) و گروه دریافت کننده ترکیبی از ویتامین E و روغن زیتون (OL+E)، و نهایتاً دو گروه تجربی دریافت کننده کافور تنها (CA) و گروه دریافت کننده کافور به همراه ویتامین Eر(CA+E). کافور با دوز mg/kg 30 و ویتامین E نیز با دوز mg/kg100 تهیه گردید. تمام مواد به صورت خوراکی (گاواژ) و دوره 35 روزه تجویز شدند. پس از اتمام دوره درمان از طریق قلب خونگیری انجام و نمونههای سرمی جهت آزمایشات سرمی و تعیین سطح تستوسترون، نمونههای اسپرم برای بررسی اسپرم و نمونههای بافتی نیز پس از جدا سازی در داخل فرمالین و ازت مایع فیکس شده و پس از انجام برشهای پارافینی و انجمادی در نهایت با رنگ آمیزیهای معمولی و اختصاصی مورد بررسی قرار گرفتند. <strong>نتایج:</strong> نتایج نشان دهنده کاهش معنیدار تعداد اسپرم، درصد اسپرمهای زنده و بالغ، کاهش اکثر پارامترهای مورفومتریک بیضه، تغییرات هیستوشیمی و عدم تغییر سطح هورمون تستوسترون سرمی در گروه دریافت کننده کافور بود در حالی که ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدانت بصورت خفیفی توانسته بود اثرات کافور را کاهش دهد (05/0>p). <strong>نتیجه گیری نهایی:</strong> میتوان نتیجه گرفت که کافور بر پارامترهای کیفیت اسپرم و بیضه در موش سوری تأثیر داشته و ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدانت، قادر به تعدیل عوارض ناشی از دریافت کافور در رابطه با پارامترهای مذکور میباشد.https://ijvm.ut.ac.ir/article_58685_da59bd40c951348eda25251b14cca564.pdfدانشگاه تهرانمجله طب دامی ایران2251-889410320160901مطالعه ی آناتومیکی جمجمه خرس قهوه ای ایرانی (Ursus arctos): گزارش موردیمطالعه ی آناتومیکی جمجمه خرس قهوه ای ایرانی (Ursus arctos): گزارش موردی2372445868610.22059/ijvm.2016.58686ENمحمد حسنیوسفیگروه آناتومی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه سمنان، سمنان، ایران0000-0003-4119-5492Journal Article20160412<span lang="FA">خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای از جمله گونه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های جانوری در حال انقراض در گستره زیستی ایران است که در شمال ایران زندگی می</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">کند و در زمره بزرگترین گوشتخواران ایران به حساب می</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">آید. مطالعات متعددی روی جمجمه حیوانات صورت گرفته است. این مطالعه با هدف مشاهده و ثبت ویژگی</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های آناتومیکی ساختمان جمجمه سه قلاده خرس قهوه ای نر بالغ، انجام شد. ساختار ماکروسکوپی جمجمه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ها از شش نمای پشتی، شکمی، عقبی، جلویی، جانبی و داخلی مطالعه گردید. این مطالعه نشان داد که بخش صورتی جمجمه کوچک و حفره سری وسیع و چهار گوش به نظر رسیده و از گوشتخوارانی مثل سگ بزرگتربود. بخش صورتی استخوان اشکی و شیار چشمی استخوان پیش پروانه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای در جمجمه خرس قهوه ای دیده نشد. بین استخوان آرواره و استخوان بینی مفصلی وجود نداشت. مجرای بین ثنایایی حدفاصل زائده</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های کامی استخوان</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های ثنایا وجود داشت. حفره چشمی درجمجمه خرس قهوهای کوچک بود. مجرای اشکی با مشارکت استخوان</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های اشکی و آرواره ساخته شده یود. استخوان آهیانه و ستیغ سهمی خارجی در جمجمه خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای در مقایسه با جمجمه سگ</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ها کوتاه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">تر به نظر رسید. حباب صماخی در جمجمه خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای خیلی کوچک بود و سوراخ وداجی گرد دیده شد. مجرای شنوایی خارجی در جمجمه خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای بوسیله بخش فلسی یا مسطح استخوان گیج گاهی و بخش صماخی استخوان گیج گاهی تشکیل شده بود. نتیجه اینکه بخش</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های مختلف جمجمه خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای در مقایسه با سایر گوشتخواران تفاوت</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">هایی را نشان می دهد.</span><span lang="FA">خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای از جمله گونه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های جانوری در حال انقراض در گستره زیستی ایران است که در شمال ایران زندگی می</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">کند و در زمره بزرگترین گوشتخواران ایران به حساب می</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">آید. مطالعات متعددی روی جمجمه حیوانات صورت گرفته است. این مطالعه با هدف مشاهده و ثبت ویژگی</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های آناتومیکی ساختمان جمجمه سه قلاده خرس قهوه ای نر بالغ، انجام شد. ساختار ماکروسکوپی جمجمه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ها از شش نمای پشتی، شکمی، عقبی، جلویی، جانبی و داخلی مطالعه گردید. این مطالعه نشان داد که بخش صورتی جمجمه کوچک و حفره سری وسیع و چهار گوش به نظر رسیده و از گوشتخوارانی مثل سگ بزرگتربود. بخش صورتی استخوان اشکی و شیار چشمی استخوان پیش پروانه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای در جمجمه خرس قهوه ای دیده نشد. بین استخوان آرواره و استخوان بینی مفصلی وجود نداشت. مجرای بین ثنایایی حدفاصل زائده</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های کامی استخوان</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های ثنایا وجود داشت. حفره چشمی درجمجمه خرس قهوهای کوچک بود. مجرای اشکی با مشارکت استخوان</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های اشکی و آرواره ساخته شده یود. استخوان آهیانه و ستیغ سهمی خارجی در جمجمه خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای در مقایسه با جمجمه سگ</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ها کوتاه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">تر به نظر رسید. حباب صماخی در جمجمه خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای خیلی کوچک بود و سوراخ وداجی گرد دیده شد. مجرای شنوایی خارجی در جمجمه خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای بوسیله بخش فلسی یا مسطح استخوان گیج گاهی و بخش صماخی استخوان گیج گاهی تشکیل شده بود. نتیجه اینکه بخش</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">های مختلف جمجمه خرس قهوه</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">ای در مقایسه با سایر گوشتخواران تفاوت</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA">هایی را نشان می دهد.</span>https://ijvm.ut.ac.ir/article_58686_d97fd9c1490f99afe25c9d0b8c134767.pdf